مقدمه:
يکي از مقامات بزرگي که براي دوستان و سالکان کوي حضرت صاحبالامر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در نظر گرفته شده، «مقام نصرت» است. مقام نصرت، مقامي بس بلند است که رسيدن به آن، آرزوي بسياري از اولياي الهي ميباشد.امام صادق (عليه السلام) در دعاي عهد به ما ميآموزد که از خداي قادر و منّان بخواهيم که ما را جز ياران و ياري دهندگان حضرت ولي عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) قرار دهد.
در آيندهاي که چندان دور هم نيست، امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) به همراهي ياران يکدل، صادق، مؤمن و شجاع خود، انتقام خون سالار شهيدان حضرت حسين بن علي (عليها السلام) و هفتاد و دو شهيد کربلا و همه شهداي والامقام را از يزيد و يزيديان خواهد گرفت و عدالت را در سراسر عالم خواهد گسترانيد. همه کساني که طالب ياري کردن امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) ميباشند و خواهان آنند که در گرفتن انتقام از يزيديان به کمک حضرت صاحب الامر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) بشتابند، لازم است که مراحل سهگانة انتقام را با موفقيت پشت سر بگذارند تا شايستگي حضور در سپاه امام منصور و منتقم را بيابند. مراحل سه گانة انتقام عبارتند از: 1. برائت زباني؛ 2. برائت فرهنگي 3. جهاد در ميدان اصغر. در شماره گذشته، در خصوص برائت زباني و فرهنگي، مطالبي تقديم شما دوستان و منتظران امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف گرديد.
وقتي با نگاه ژرف و عالمانه به قرآن مجيد و روايات حضرات معصومين (عليهم السلام) و سخنان عالمان ربّاني و عارفان مينگريم، در مييابيم که ايرانيان، زمينهسازان ظهور حضرت خاتمالاوصيا، امام عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) خواهند بود و جامعه جهاني را آمده پذيرش ظهور امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف خواهند کرد. حرکت زمينه سازان ايراني، به طور يقين، حرکت فرهنگي است و اين حرکت، هم در مرحله برائت زباني ـ فرهنگي و هم برائت عملي ـ فرهنگي خواهد بود.
سيماي زمينه سازان ظهور در قرآن مجيد اين گونه ترسيم شده است: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لآئِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاء وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ؛ اي کساني که ايمان آوردهايد! هرکس از شما که از دين خود برگردد، در آينده، خداوند گروهي (قومي) را ميآورد که آنها را دوست دارد و آنها نيز او را دوست دارند. در برابر مؤمنان، متواضع و در برابر کافران، با صلابت هستند. در راه خدا جهاد ميکنند و از سرزنش هيچ ملامتکنندهاي نميترسند. اين است فضل خداوند؛ که به هر که خواهد، عطا ميکند و خداوند داراي رحمت وسيع نامتناهي است و به احوال هر که استحقاق آن را دارد، داناست».[1] طبق اين آيه شريفه، زمينه سازان انقلاب حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف کسانياند که:
خداوند، محبّ آنهاست؛
آنها، محبّ خدايند؛
در برابر ملّتهاي مظلوم، فروتن و سر به زير هستند؛
در برابر سرکشان و ستمگران، استوار و با صلابت هستند؛
در راه خداي متعال در ابعاد مختلف (فرهنگي، سياسي و نظامي) جهاد ميکنند؛
و تيرهاي ملامت را به جان ميخرند، امّا از هيچ کس و هيچ چيزي خوف و ترس ندارند.
وقتي که آيه مورد نظر نازل گشت، از پيامبر اعظم (صلي الله عليه و آله و سلم) درباره قومي که دين خدا را احيا ميکنند، سؤال شد که آنها چه کساني هستند؟ وجود مقدس پيامبر اعظم (صلي الله عليه و آله و سلم) در حالي که دست به شانه جناب سلمان فارسي گذاشته بود، فرمود: هذا وَ ذَوُوهُ؛ ثُمَّ قالَ: لَو کانْ الدّين مُعلّقاً بِالثُّريّا لَتَناوَلَهُ رجالٌ مِن اَبناءِ فارْسْ؛ اين مرد و هم وطنان او هستند؛ سپس فرمود: اگر دين به ثريا آويخته باشد، هر آينه مرداني از فارس به آن دست مييابند».[2]
در روايتي ديگر، نقل شده است که وقتي اين آيه، نازل شد، اعراب از پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) سؤال کردند: «اينان که اگر ما از دين خدا، روي برگردانيم، خداوند آنها را به جاي ما قرار ميدهد، چه کساني هستند؟» پيامبر اعظم صلي الله عليه و آله و سلم در حالي که دست بر شانه سلمان فارسي ميگذاشتند، فرمودند: هذا وَ قَوْمُهُ وَ الّذي نَفسي بِيَدهِ لَو کانَ الايمانُ مَنُوطاً ؛ اين مرد و هموطنانش. قسم به کسي که جانم در دست اوست، اگر ايمان به ثريا آويخته باشد، مرداني از فارس به آن دست مييابند».[3]
پيامبر اعظم (صلي الله عليه و آله و سلم) از زنان و مردان مؤمني سخن ميگويد که اولاً احياگر دين خداوند هستند؛ ثانياً صاحب دين ناب هستند و ثالثاً به بالاترين درجه ايمان دست مييابند.
با دقت در آيه احياگران دين خدا و توضيح پيامبر اعظم (صلي الله عليه و آله و سلم) درباره آيه ياد شده، ميتوان فهميد که: حرکت مردم ايران، حرکتي فرهنگي و در نهايت، نظامي خواهد بود. اينک بايد پرسيد، چرا ايرانيان؟ چرا قوم و ملّتي ديگر براي احياي دين خدا و مهيا ساختن زمينه ظهور امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) برگزيده نشدهاند؟
تجربه بلند تاريخ و آزمونهاي بزرگ تاريخ، نشان ميدهد که ايرانيان:
داراي روحيه حق طلبي و حقيقتجويي هستند؛
از تعصّب متنفر هستند و بر باطل پاي نميفشارند؛
در برابر شدايد طبيعي و غير طبيعي استوار و پابرجا هستند؛
داراي فرهنگ عميق و ريشهداري هستند؛
انسانهاي شجاع و دلاورياند؛
به علم و به ويژه علم ديني، عشق ميورزند و عالمان را دوست ميدارند؛
مدافع مکتب اهلبيت عليهم السلام هستند؛
اهل ادب و هنرند؛
مردان حماسه آفرين هستند؛
و عرفان آنان حماسي و حماسه آنان آميخته با عرفان است.
در روايتي، بنيانگذار اسلام ناب محمدي، حضرت خاتمالانبياء (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: «اعظم الناس نصيباً في الاسلام اهل فارس؛ بزرگترين نصيب را در اسلام، اهل فارس دارند».[4]
مولي الموحدين، امام علي بن ابيطالب (عليه السلام ) نيز از يک حادثة بزرگ فرهنگي در گذرگاه تاريخ، خبر ميدهد و ميفرمايد: «گويي عجم را ميبينم که در مسجد کوفه، چادر بر پا کردهاند و قرآن را همانگونه که نازل شده است، به مردم ميآموزند».[5]
براي اين که ايرانيان بتوانند پس از چهارده قرن، مکتب انسانساز اسلام را احيا کنند و زمينة ظهور حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) را مهيا سازنند، احتياج بود که يک حرکت توفنده فرهنگي در ايران به وجود بيايد؛ حرکتي که بيش از يک حرکت نظامي، آثار داشته باشد.
زيرکترين مدير عالم، حضرت امام خميني پرچمدار حرکت فرهنگي مردم ايران بود. او براي اين که مردان و زنان ايراني بتوانند به بالاترين درجة ايمان و دانش دست يابند و زمينه آمدن امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف را مهيا سازند، مکتبي را براي اولين بار در عالم تأسيس کرد که نام آن، خواب ستمگران را برآشفت و انسانهاي خاصي را در دامن اين مکتب پرورش داد که فراتر از آب و خاک ميانديشند.
امام خميني مکتب بسيج را بنيان گذاشت که تمام مکتبهاي غربي و شرقي را به بوته فراموشي سپرد. بسيج يک مکتب کاملاً فرهنگي است که براي مقابله با فرهنگ ويرانگر غرب، تأسيس شد و احياي دين خدا، يکي از اهداف بزرگ اين مکتب است. مکتب فرهنگي بسيج، انسانهاي خاص خود را داراست که به عنوان «بسيجي» شناخته ميشود. بسيجي يار و ياور امام زمان 0عجل الله تعالي فرجه الشريف ) است.
حضرت آيتالله خامنهاي در خصوص ارتباط بسيج و امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) ميفرمايد: «بسيج به معني حضور و آمادگي در همان نقطهاي است که اسلام و قرآن و امام زمان (ارواحنا فداه) و اين انقلاب مقدس به آن نيازمند است؛ لذا پيوند ميان بسيجيان عزيز و حضرت وليعصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف ) ـ مهدي موعود عزيز ـ يک پيوند ناگسستني و هميشگي است».[6]
نتیجه:
بسيجي يعني سرباز امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) ؛ که براي رسيدن به قلّههاي بلند ايمان و دانش، هر روز تلاش ميکند و برخوردار از تفکر ناب اسلام محمدي (صلي الله عليه و آله و سلم) و داراي فرهنگ اصيل اسلامي است.
پی نوشت ها :
[1] . سوره مائده/54.
2 . ميزان الحکمه، ج10، ص4570.
3 . همان، ص4568.
4 . کنزالعمال، حديث 34126.
5 . بحارالانوار، ج52، ص364.
6 . بيانات رهبر معظم انقلاب در هفته بسيج و روز ولادت امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف ، 3/9/1378.
پدیدآونده:دکتر محمود رفيعي
استاد و عضو هيئت علمي دانشگاه علامه طباطبايي