مقدمه
بهترین الگو و اسوه برای منتظرانِ حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، حضرت ابوالفضل (علیه السلام) است؛ برای پی بردن به این حقیقت؛ گرچه زیارات آن بزرگوار مملو از درسهای فراوانی مانند: تسلیم، تصدیق، وفا، بصیرت، یاری، خیرخواهی، ایثار و خضوع در برابر امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است ولي ما در اينجا به رجزها و حماسه سراييهاي آن بزرگوار ميپردازيم:
عباس (عليه السلام) الگوي منتظران
اشعار، شعارها و رجزهاى هر شخصى، برگرفته از شعور، افكار و اميال اوست. رجز مكنونات قلبى را به منصه ظهور مىگذارد. از اين رو رجزهاى حضرت عباس (عليه السلام) را يك بار ديگر مرور مىكنيم تا رهيافت و درسى براى اين عصر و زمان باشد.
حضرت عباس (عليه السلام) به هنگام حمله براى آب آوردن چنين رجز مىخواند.
نَفْسى لِسِبْطِ الْمُصْطَفَى الطُّهرِ وِقى***اِنّى اَنَا الْعَبّاسُ اَغْدُو بِالسّقاء[1]
جان من فداى فرزند پاك مصطفى باد. منم عباس كه با مشك براى سيراب كردن تشنگان مىآيم.
عاشقان امام زمان(عليه السلام) در دعاى ندبه چند بار بنفسى انت؛ جانم فدايت را مىگويند، امّا آيا مانند عباس (عليه السلام) براى امام زمانشان هستند؟
قمر بنى هاشم (عليه السلام) بعد از خارج شدن از شريعه فرات فرمود:
هذا الحسين واردَ المنونِ***و تشربين باردَ المعين[2]
اينك حسين وارد ميدان جنگ شدهاست و تو آب خنك و گوارا مىنوشى؟!
با توجه به اين فرمايش، ياوران امام مهدى (عليه السلام) در اين برهه از زمان چه بايد بگويند؟ و مهدى زيستى چگونه بايد باشد؟ امام زمانى كه در زندان غيبت[3] به سر مىبرد، آيا من بايد سرگرم دنياى خويش باشم؟! هيهات؛هرگز
هنگامى كه دست راست او در راه يارى امام زمانش (عليه السلام) قطع گرديد، فرمود:
وَاللّهُ اِنْ قَطَعْتُمْ يمينى***اِنّى اُحامى اَبَدَاً عَنْ دِينى
وَ عَنْ اِمامِ صادِقِ الْيَقينِ***نجل النّبىِ الطّاهِرِ الاَْمينِ[4]
به خدا سوگند، گرچه دست راست مرا قطع كرديد، ولى من تا آنجا كه زنده هستم، از آئين خود و از امام و پيشوايم كه در ايمان خود صادق و فرزند پيامبر پاك و امين است، دفاع خواهم نمود.
مقرم در اين خصوص مىنويسد: وقتى دست راست عباس را قطع كردند
« فَلَمْ يَعْبَأ بِيَمينِهِ بَعَدَ اَنْ كانَ هَمُّهُ ايصالُ الْماءِ اِلى اَطْفالِ الْحُسين(عليه السلام)؛ او به قطع شدن دستش توجهى نكرد و قصدش اين بود كه هر چه زودتر آب را به اهل بيت و كودكان امام حسين برساند.[5]
اگر ما در راه يارى امام عصر (عليه السلام) دچار زحمت و سختى شويم، آيا جانانه، كار و فعاليت را دنبال مىكنيم؟
فَجادَ بِالْيَمينِ وَالشِّمالِ***لِنُصْرَة الدين وَ حِفْظِ الاْل[6]
پس دست راست و چپش را [در راه خدا] بخشيد، تا كه دين يارى شود و خاندان رسالت حفظ گردد.
چقدر از زندگى ما وقف يارى رساندن به امام زمانمان (عليه السلام) است؟ و تا چه اندازه حاضريم، او را يارى كنيم؟ هر كس خوب فكر كند و خود را محك بزند؟
اَلْمَوْتُ تَحْتَ ضَبابِ السَّيفِ مَكْرَمَةٌ***اِنْ كانَ مِنْ بَعدِهِ اِسكانَ جَنّاتِ
لا تَأسِفَنَّ عَلَى الدُّنيا وَلِذَّتِها***فَعِنْدَ جَدِّى تُغفَرْ كُلُّ زَلاّتِ
مرگ در پرتو شمشير، مايه بزرگوارى و عظمت است، هرگاه پس از آن موجب سكونت در بهشت گردد.
براى دنيا و لذّتهاى آن هرگز غصّه و افسوس مخور، و بدان كه تنها در پيشگاه جدّ من، همه لغزشها آمرزيده خواهد شد.[7]
اگر ما چشم به شفاعت اين خاندان داريم! بايد براى آن روز سرمايه گذارى و سپرده گذارى نماييم. و هيچ سرمايهاى بهتر از يارى ولى عصر (عليه السلام) نيست. از اين رجز مىآموزيم كه از دنيا و لذّتهاى زودگذر آن چشم بپوشيم و جان خود را در راه امام زمان (عليه السلام) به سختى بياندازيم.
و هنگامى كه با تيغ برّان دشمنان امام زمانش را پراكنده مىساخت، فرمود:
اَذُبُّ عَنْ سبط النَّبِىِّ اَحْمَدِ***اَضْرِبُكُمْ بِالصّارِمِ المُهَنَّدِ
از حريم سبط پيامبر اسلام حضرت احمد (صلی الله عليه و آله) حمايت مىكنم، و با شمشير استوار و برّان شما را سركوب مىنمايم.
امروز، دشمنان شيعه از هر سو و به هر طريق، امامت و ولايت را مورد حمله قرار مىدهند. صهيونيسم جهانخوار با حربههاى فيلم، اينترنت و... مهدويت را مورد آماج حملههاى خود قرار داده است. و اين مسئله مىطلبد كه هر كس، به هر طريقى از كيان شيعه، خصوصاً مهدويت دفاع كند. هر كسى در هر پستى با بذل وقت، توان و... بايد مانند حضرت عباس (عليه السلام) به يارى امام زمان (عليه السلام) شتافته و اكتفاء به كم ننمايد.
خلاصه آنكه روح رجزهاى حضرت عباس(عليه السلام) چهار مطلب مهم است كه عبارتند از:
« فدايى، حامى، ساعى، مواسى».
فدايى
قمر بنى هاشم (عليه السلام) فدايى مولاى خويش بود، هر آنچه داشت، حتى دو فرزند دلبند خويش را تقديم امام زمانش (عليه السلام) [8] و فداى دين كرد. لذا در زيارت ناحيه مقدسه از زبان امام هادى (عليه السلام) چنين مىخوانيم،
اَلْفادِى لَهُ؛ آنكه خود را فداكارانه فداى برادر نمود.[9]
امام زمان (عليه السلام) هم فدايى مىخواهد. كسى را مىخواهد كه حاضر باشد، همه هستى اش را فداى او (عليه السلام) كند.
حامى
تنديس نهايتِ حمايت، باب الحوائج، قمر بنى هاشم (عليه السلام) است، حمايت او از امام زمانش (عليه السلام) بسيار روشن و تابناك در رجزهاى او پيداست. لذا در زيارت روز عرفه عرضه مىداريم
« فَنِعم الاخُ الصّابِرُ الْمُجاهِدُ الْمُحامِىُ النّاصِرُ»[10]
شما برادرى نيكو و با صبر و شكيبا بودى كه مجاهده و حمايت و يارى و دفاع از برادرت نمودى
اكنون بيانديشيم، چند درصد از وقت و زندگى ما در راه حمايت از امام زمان (عليه السلام) صرف مىشود.
ساعى
نماد نهايتِ تلاش براى اهداف امام حسين (عليه السلام)؛ دلاور نينوا حضرت ابوالفضل العباس (عليه السلام) است و رجزهاى او (عليه السلام) گوياى اين حقيقت است كه لحظهاى را بى تفاوت، بهانه جو، فرار از ميدان كار و عمل سپرى نكرد. اگر دست در بدن ندارد، از حركت نمىايستد، لذا امام هادى (عليه السلام) در تعريف از مقام عباس مىفرمايد:
« اَلسّاعِى اِلَيهِ بِمائِهِ[11]؛ آنكه تلاش بسيار براى آب رسانى به سوى لب تشنگان نمود.
اگر آن روز، خواست امام حسين (عليه السلام) رساندن آب به خيام بود. عباس (عليه السلام) تلاش وافرى نمود. امروز خواست امام زمان (عليه السلام) رساندن معارف ناب اسلامى و حقايق مهدوى به تشنگان عالم است. لذا چگونه بايد تلاش نمود؟
مواسى
مواسى از مواسات به معناى كمك، يارى و همدردى است. و در اصل به معنى بريدن مىآيد. در نتيجه به معنى شدت دلبستگى و همبستگى است قمر بنى هاشم (عليه السلام) از همه دنيا بريده، و پيوند با برادرش و امام زمانش سالار شهيدان (عليه السلام) داشت و عارفانه و عاشقانه در خدمت مولايش بود. لذا امام هادى (عليه السلام) اين گونه سلام مىفرستد:
« اَلسَّلامُ عَلى اَبِى الْفَضْلِ العَبّاسِ بنِ اَمِيرِ الْمُؤمِنينَ، اَلْمُواسِى اَخاهُ بِنَفْسِهِ؛ سلام بر ابوالفضل العباس پسر اميرمؤمنان، آنكه با كمال مواسات، جانش را نثار برادرش حسين (عليه السلام) كرد.
و در زيارت روز عرفه عرضه مىداريم:
« فَنِعْمَ الاَخُ الْمُواسى؛ نيكو برادرى در فداكارى بودى.
و در زيارت عيد فطر و عيد قربان عرضه مىداريم:
« اَلسَّلامُ عَلَيكَ ايّها الْعَبْدُ الصّالِحُ وَالصِّدّيقُ المُواسى اَشْهَدُ... واسيت بنفسك؛ درود بر شما، اىبنده شايسته و صادق فداكار، شهادت مىدهم كه شما با تمام وجودت فرزند رسول خدا (صلی الله عليه و آله) را همدردى نمودى.
و چه زيبا سروده است:
وَمْن واساهُ لاَُثينيه شَىءٌ***وَجادَلَهُ عَلى عَطَشِ بِماء
با حسين (عليه السلام) مواسات نمود و هيچ چيزى او را از مواسات با برادر منصرف نكرد و در حال شدت تشنگى به آب رسيد ولى آب ننوشيد.
نتیجه:
بنابر آنچه بیان شد، قمر بنىهاشم (عليه السلام) فدايى مولاى خويش بود، عارفانه و عاشقانه در خدمت مولايش بود، هر آنچه داشت را تقديم امام زمانش و فداى دين كرد. اگر ما چشم به شفاعت اين خاندان داريم! بايد براى آن روز سرمايه گذارى و سپرده گذارى نماييم. و هيچ سرمايهاى بهتر از يارى ولى عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نخواهد بود.
پینوشتها:
[1]. بحارالانوار، ج 45، ص 40.
[2]. ناسخ التواريخ، ج 2، ص 345.
[3]. ابوبصير از امام باقر (عليه السلام) نقل مىكند كه آن حضرت، در ضمن بيان شباهتهاى حضرت مهدى (عليه السلام) با برخى از انبياى گذشته فرمود: « فى صاحِبِ هذا الامر... سنّة من يوسف... وامّا من يوسف فالسجن والغيبة» كمال الدين، باب 32، ح 11.
[4]. ناسخ التواريخ، ج 2، ص 345.
[5]. مقتل مقرم، ص 269.
[6]. سردار كربلا، ص 212.
[7]. پرچمدار نينوا، ص 176.
[8]. علاّمه سيد محسن امين دو پسر حضرت ابوالفضل (عليه السلام) (محمّد، عبداللّه) را در شمار شهيدان كربلا ذكر كردهاست. اعيان الشيعة، ج 1، ص 610 و محدّث كبير، ابن شهر آشوب، يك پسر حضرت عباس(عليه السلام) (محمد) را جزء شهداى كربلا شمردهاست. مناقب آل ابى طالب، ج 4، ص 112، نقل از پرچمدار نينوا، ص 77.
[9]. اقبال الاعمال، ج 3، ص 74؛ بحارالانوار، ج 45، ص 66.
[10]. مفاتيح الجنان، زيارت حضرت عباس (عليه السلام) در روز عرفه.
[11]. اقبال الاعمال، ج 3، ص 74؛ بحارالانوار، ج 45، ص 66.
پدیدآونده: محمد رضا فواديان