logo ارائه مقالات و محتوای مهدوی
آیا ملاقات بزرگان با امام زمان صحت داشته است؟

 

مقدمه:

طبق آخرین توقيع شريف امام مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشریف) که مى‏فرمايد: «هر كس بگويد كه   مرا ديده است، دروغ گفته است»، مدعي مشاهده را دروغگو مطرح کرده است، این در حالى است كه مى‏بينيم بسيارى از شخصيت‏هاى بزرگ معتقدند امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را ديده‏اند. در نوشتار حاضر به توجيه این مطلب متناقض پرداخته شده است.

آخرین نامه امام(علیه السلام)

ممکن است انسان با ایمانی امام زمان را ببیند اما اگر کسی موفق به دیدار حضرت بشود و ایشان را بشناسد ، نباید ادعای ارتباط با امام را داشته باشد و آن دیدار را از روی قرار قبلی به قصد نیابت خاصه حضرت اعلام نماید. اگر فردی چنین مطلبی را وانمود کرد، مردم موظفند که او را تکذیب کنند. براي آن كه بتوان به درستي در اين‌باره گفت و گو كرد و به قضاوت نشست، ابتدا لازم است متن كلام حضرت را به دقت مرور كنيم، تا روشن شود مراد امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) چيست؟ حديثي كه بحث مشاهده و دروغگو بودن مدعي مشاهده را مطرح مي‌كند، آخرين توقيع و نامه‌اي است كه امام زمان‌ (عجل الله تعالي فرجه الشريف) به چهارمين و آخرين نايب خاص خود، چند روز پيش از مرگ او نوشته است. متن نامه چنين است:

«بسم الله الرحمن الرحيم؛ يا عَلىّ بن محمّد السَّمرى أعظَمَ اللّه أَجرَ اخوانِكَ فيكَ: فَاِنّك مَيّت ما بَينك و بين سِتّة أيّام، فَاجمَع أمرَكَ، و لا تُوصِ الى أحد فَيَقوم مَقامَكَ بَعدَ وفاتِكَ، فَقَد وَقَعَتِ الغيبةُ التّامَّة، فلا ظُهُورَ الاّ بَعدَ اذنِ اللّه تَعالى ذِكرُه، و ذلك بَعدَ طوُل الأمَدِ و قَسوَة القلوب وامتَلاء الارضِ جَوراً و سَيأتى شيعَتى مَن يَدّعى المشاهَدَة، ألا فَمَن ادَّعى المُشاهَدَة قَبلَ خُروجِ السُّفيانىّ و الصَّيحة فَهُو كَذّاب مُفتر»؛ اي علي بن محمد سمري! خداوند، اجر برادرانت را در عزاي تو عظيم گرداند. به درستي كه تو تا شش روز ديگر از دنيا مي‌روي. پس به كارهاي خود رسيدگي كن و به احدي وصيت مكن كه پس از وفات، جانشين تو شود. به تحقيق، دومين غيبت (غيبت كامل) واقع شده است. پس ظهوري نيست. مگر بعد از اذن خداي عزّوجّل و آن، بعد از مدّتي طولاني و قساوت دل‌ها و پرشدن زمين از ظلم خواهد بود. به زودي نزد شيعيان من مي‌آيد، كسي كه ادعاي مشاهده مي‌كند. بدانيد كسي كه ادعاي مشاهده كند، پيش از خروج سفياني و ندا، او دروغگو و افترا زننده است. (و لاحول و لاقوة‌ إلا بالله العلي العظيم)».1

اين حديث، در بردارنده نكاتي است، از جمله:

1. مدعيان مشاهده، در اين دوره، وجود خواهند داشت.

2. مدعي مشاهده، پيش از خروج سفياني و ندا (دو علامت حتمي ظهور) هم دروغگو است و هم افترا ‌زننده‌.

افترا يا تهمت، آن است كه فردي به شخص ديگر، عملي يا قولي را نسبت دهد، در حالي كه او چنين نكرده باشد؛ بنابراين، بين دروغگو‌بودن و تهمت‌زدن، تفاوت است. هر دروغگويي، تهمت‌زننده نيست. اگر كسي فقط مدعي ديدن باشد؛ ولي به حضرت، نسبتي ندهد، ممكن است دروغگو باشد؛ ولي تهمت‌زننده نيست. امام، در اين نامه هر دو صفت ناپسند را به مدعي مشاهده، وارد كرده است؛ يعني، مدعي مشاهده، نسبتي نيز به حضرت مي‌دهد.

اين نكات در نامه‌، بزرگان را بر آن داشت، تا با تأمل و تدبّر دقيق‌تر، به محتواي نامه بنگرند و سپس اظهار نظر كنند.

عده‌اي با توجه به اين‌كه نامه، در آخرين روزهاي عمر نايب چهارم صادر شده و در آن، به پايان نيابت خاصه تصريح شده است، چنين گفته‌اند كه مراد از مدعي مشاهده، ادعاي نيابت خاصه و ارتباط با حضرت است؛ زيرا نيابت خاص يعني حضور نزد حضرت، همراه شناخت آن بزرگوار و رساندن سؤالات مردم و ابلاغ پاسخ‌ها و پيام‌ها. اين فرد، هم ادعاي ديدار دارد و هم آنچه مي‌گويد را از جانب حضرت بيان مي‌كند و حرف‌ها را پيام حضرت اعلام مي‌كند.2

حضرت امام خميني‌ مي‌گويد: مراد از تكذيب مدعي مشاهده اين است كه فردي، مدعي ملاقات باشد؛ ولي شاهد و دليلي نداشته باشد.3 شهيد صدر مي‌گويد: مراد، ادعاي انحرافي است كه شخصي با ادعاي مشاهده و ارتباط، بخواهد عقايد و نظر خود را با نام پيام‌هاي امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) به مردم القا كند.4 برخي نيز گفته‌اند: مراد از تكذيب مدعي مشاهده، تكذيب مدعي ظهور است.5 بنابراين مي‌توان دريافت كه در روايت، صِرف ديدار، منتفي نشده است و عالمان نيز نفي اصل ديدار را استفاده نكرده‌اند. به علاوه، روايت، مدعي مشاهده را كذّاب مي‌داند؛ حال اگر كسي امام را ببيند و به ديگران نگويد، تحت اين روايت قرار نمي‌گيرد؛ لذا اصل ديدار، امر ممكني خواهد بود.

نكته آخر اين‌كه علماي ما كه موفق به ديدار حضرت شده بودند، آن را براي مردم بازگو نمي‌كردند؛ بلكه اطرافيان و خواص آنان، از روي شواهد و قرايني يا در زمان‌هاي بعد، متوجه وقوع ديدار آن عالم با امام مي‌شدند؛ لذا عالمان تحت «عنوان مدعي مشاهده» قرار نمي‌گيرند و اين روايت، با داستان ملاقات برخي بزرگان تنافي ندارد. ضمناً به علت فراواني مدعيان دروغين ملاقات، هر كس ادعاي ديدار نمود نبايد فوري آن را پذيرفت.

نتیجه:

بنا بر مباحث مطرح شده، روایاتی که دلالت بر منع ملاقات دارند، ناظر بر این است که جلوی هر گونه سوء استفاده از ادعای دیدن امام زمان گرفته شود. هر کس ادعای رؤیت امام را نکند. با توجه به این که این توقیع شریف هنگام فوت آخرین نایب امام زمان صادر شده و قرینه‌ای که در توقیع است ، مراد از دروغ‏گو بودن مدعی مشاهده بعد از صدور توقیع، ادعای ارتباط و نیابت از جانب حضرت یا رساندن پیامی از ان حضرت به سوی مردم است.

پی‌نوشت‌ها:

1. بحارالانوار، ج 51، ص 260، ح 7؛ احتجاج طبرسى، ج 2، ص 297؛ كمال الدين، ج2، ب45، ح 45.

2. بحار الانوار، ج52، ص151.

3. انوار الهداية، ج1، ص256.

4. تاريخ الغيبة الصغري، ج1، ص639-654.

5. مهدي منتظر، ص93.