مقدمه:
دولت اخلاقى امام مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بدین معنا است که هم خود جامع تمام فضائل، نیکىها و محاسن اخلاقى و عقلى است و هم در مقام عمل و اجرا همه آنها را در جامعه محقق مىسازد. هم مدافع و حامى ارزشها و هنجارهاى اخلاقى و دینى است و هم ابزار زندگى صنعتى و علمى بشر را براى تحقق کمالات انسانى (عبادت و عبودیت و تقرب به خدا) به کار مىگیرد و جامعه را زنده و انسانیت انسان را احیا مىکند. معیار مشترک این دولت در سرتاسر جهان، رشد اخلاقی و عقلی مبتنى بر دین و تکامل و تعالى انسانها و آزادی او است.
دولت اخلاقی
دولت اخلاقى امام مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشریف) فقط پیشبینى و الگوسازى براى آینده نیست، بلکه مدل و الگوى زندگى امروزین نیز هست، این ایده، هم نظر به حال دارد و هم نظر به آینده و ما مىتوانیم از الگوهاى اخلاقى ـ دینى آن دولت، براى رفع کاستىها و نابسامانىهاى گوناگون جوامع استفاده کنیم و در تربیت و پرورش نفوس از آن بهره بگیریم.
« دولت اخلاقى» یعنى دولتى مبتنى بر نظام امامت که جامعه را در تمامى ابعاد و جنبهها به سمت رشد اخلاقى و کمال مطلوب انسانى، هدایت و راهبرى مىکند و باورها و رفتارهاى مردم را اصلاح مىنماید و آزادی واقعی آنان را تأمین میکند، به عبارت دیگر، دولت امام مهدى، وظیفهدار تأمین سعادت حقیقى و حداکثر کمال و رشد اخلاقى و عقلی مردم و تربیت و احیاى نفوس مرده است تا انسان به اوج کمال ذاتى نرسد، محال است به سعادت حقیقى نائل آید و چون تحقق سعادت حقیقى، تنها در عصر حضرت ولى عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) امکانپذیر است، انسان به یقین به اوج کمال خواهد رسید و کمال او عبارت است از: کمال خلقى، عقلى و اجتماعى.
بر این اساس دولت اخلاقى امام مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشریف) احیای نفوس، بصیرت بخشی و تأمین معنویت، عقلانیت و عدالت را بر عهده دارد تا جامعه به سمت تعالى و تکامل، تعادل و پیشرفت و رفاه سوق داده شود.
در دولت اخلاقى امام مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشریف) همه امور و رهیافتها، فاضله و الهى است؛ یعنى از یک سیاست فاضله شروع و به یک هدف فاضله (الهى) ختم مىشود، این شاخص، در ساختار نظام امامت جاى مىگیرد و به غیر از آن امکان تصویر و عملیاتى کردن چنین چیزی وجود ندارد، در این ساخت، کمال واقعی انسان، عبادت و عبودیت در مرکز قرار مىگیرد و با کمک و راهنمایى وحى، هدفمندى نظام هستى و تجربه بشرى، رابطه انسان با خدا، با خود، با دیگران و حتى با طبیعت اصلاح مىشود.
بر اساس این مبنا، دولت اخلاقى کارآمدى و کارآیى خود را در همه شؤون و ابعاد زندگى انسانى بروز مىدهد. در واقع اخلاق متعالى و تصحیح رابطه انسان با همه چیز، باعث تغییر و تکامل رفتار و طرز تلقى و باورهاى او و استفاده درست و بهینه از همه چیز مىشود، در دولت اخلاقى، همه چیز بر پایه معنویت و عقلانیت است و برآمد آن، سیاست اخلاقى، اقتصاد اخلاقى، فرهنگ اخلاقى و جامعه اخلاقى است. در نتیجه مردم خود خواهان و عامل عدالت، امنیت، پیشرفت مادی و معنوی، صلح، قسط و... خواهند بود؛ چون به رشد اخلاقی و عقلی و آزادی از قید و بندهای مادی و ظاهری دست مییازند. پس در طراحی دکترین مهدویت براساس آموزههای دینی باید روشن شود که مشکل و نیاز اصلی بشر چیست؟ آیا عدالت است یا امنیت، پیشرفت، صلح و...؟ اگر خواست اصلی او فراتر از اینها باشد ـ که هست ـ باید چه انگارهای را بیشتر مورد توجه قرار داد؟ پاسخ این نوشتار این است که کاستی اصلی زندگی بشر نبود معنویت و بصیرت است و اگر این دو حاصل شود، رشد اخلاقی و عقلی مشکلات دیگر به راحتی حل میشود.[1]
یک نظام جامع و كامل، تنها در « دولت اخلاقي مهدوي» محقق شده و سامان مييابد. مؤلفه اساسی اين نظام تربيتي و آموزشي، رسيدن انسان به « بصيرت اخلاقي» است تا تمامي ظرفيتها و تواناييهاي او شكوفا گشته و بسترهاي فرو روي او در ناراستيها، دشواريها و آلودگيها برچيده شود. تا انسان به اين بصيرت و خردورزي اخلاقي والوهي نرسد و از رشد فكري و اخلاقي همنوا برخوردار نگردد، دامنه رنجها و كاستيهاي او، گسترده تر شده و از حيات معقول و متكامل به دور خواهد بود. ديدگاهي كه به دنبال طرح و تبيين آن هستيم، « بايستگي دستيابي به بصيرت اخلاقي در سايه تعليم و تربيت واقعي و همهجانبه، جهت فرو كاستن از ناراستيها و مشكلات بشر و رسيدن به يك جامعه برتر اخلاقي و ديني است». در واقع اجتماع سالم در پرتو اخلاق سالم است؛ يعني، اگر در يك جامعه فضايل اخلاقي رواج داشته باشد و اخلاق الهي بر آن حكم فرما شود، بي ترديد آن جامعه از آرامش و سلامت بالايي برخوردار خواهد بود. اگر در اجتماع، ورع، پارسايي، تعاون، همياري، انفاق، عفت، تواضع، حسن خلق، محبت و به طور كلي عدالت به معناي وسيع و جامعش حكم فرما باشد، اين اجتماع همان مدينه فاضله خواهد بود كه ميتوان در آن با فكري آسوده و به دور از وحشت زندگي كرد.
نتیجه:
بنا بر مباحث مطرح شده، اگر دنياي امروز در آتش نا امني، تشويش و هرج و مرج ميسوزد؛ اگر كابوس فساد و انحراف بر آن حكم فرماست؛ اگر دنياي امروز گرفتار كشمكشها، فحشا، تجاوز و دهها فتنه و فساد ديگر است؛ اگر دولت مردان همچون گرگهاي درنده و خون آشام از ترس همديگر خواب و آرام ندارند و پيوسته در انديشه نابودي همديگر هستند؛ اگر جوانان كشورها به انحراف جنسي آلوده شدهاند؛ اگر بيعفتي و بيبند و باري دامنگير زنان و دختران غربي و شرقي گرديده است و… همه و همه به علت عدم حكومت مكارم و فضايل اخلاقي در جامعه و بيتوجهي به مباني اسلامي و آداب انساني در اجتماع است.
پینوشت:
[1].انتشار یافته در سایت؛ https://www.farsnews.com/news.
پدید آورنده : رحیم کارگر