من از تبار تشنه غروب هاى انتظار
كه سبز مىتپد دلم به شوق دیدن بهار
بیا میان ذهن این همیشه هاى شب به دوش
نهال روشن سپیده را، تو مهربان، بكار
بیا براى آسمانِ خسته سكوت پوش
نوید بال بالِ آبى پرندهاى بیار
بیا بخوان دوباره قصه قشنگ آسمان
به گوش بالِ بسته كبوتران این دیار
تمام لحظههاى ما، غبار غم گرفته اند
مگر به یمن چشم تو فرو نشیند این غبار
پدید آورنده: رضا موزونى