مقدمه:
عنوان " دکترين مهدويت" از جمله قالبهاي نويني است که در عرصه نظريه پردازيهاي راهبردي بشر معاصر، تدريجاً اهميت و جايگاه خاص خود را مييابد. طرح اين بحث به صورت يک نظريه جهاني، مستلزم شناخت صحيح مؤلفهها و بررسي ابعاد مختلف آن است. در اين نوشتار ضمن پرداختن به چيستي شناسي و خواستگاه دکترين مهدويت، سعي شدهاست شاخصها و زيرساختهاي تئوري مهدويت و نيز راهکارهاي جهاني شدن آن، مورد توجه قرار گيرد.
طرح بحث
نظريه مهدويت به عنوان محور تئوري سياسي "حکومت جهاني اسلام"، امروزه يکي از مهم ترين موضوعات زنده و پر جاذبه اي است که مرزها را درنورديده و افکار عمومي جهانيان را به خود جلب نموده است. توجه شيعيان نسبت به وجود مقدس امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، گرايش روزافزون مسلمانان و رويکرد مثبت بسياري از آزاد انديشان و پيروان ساير اديان، به اين موضوع و نيز نگراني و عکس العملهاي انفعالي و خصمانه قدرتهاي استعماري و مراکز وابسته به صهيونيسم براي مقابله و جلوگيري از نفوذ اين تفکر الهام بخش و... همه و همه نشانگر اهميت تأثير گذاري اين بحث در فضاي افکار عمومي است که آثار و پيامدهاي اميد بخش آن، هر روز پر رنگ تر از گذشته، نمايان ميگردد.
با توجه به اهميت موضوع از يکسو و شرايط مساعد جهاني براي عرضه و تکثّر انديشهها و رقابت تئوريها و دکترينها از سوي ديگر، ضرورت دارد که فرهيختگان انديشمند و اهل قلم به منظور فرهنگ سازي و گسترش انديشه اصيل مهدويت، آن را به عنوان "دکترين سياسي، عقيدتي" اسلام به جهانيان عرضه نمايند و با تبيين برتريهاي اين انديشه الهي و طرح جهاني و بين المللي نظريه مهدويت، رسالت خطير خود را در اين عرصه به انجام رسانند. نگارنده ضمن ارج گذاري به تلاشهاي علمي ثمر بخشي که در حوزه مباني کلامي و تاريخي اين موضوع تاکنون انجام گرفته است، بر اين باور است که از اولويتهاي مهم اين بحث، تبيين ابعاد سياسي ـ حکومتي آن به منظور نقش آفريني در شکل دهي نگرشها و جهت گيريهاي عمومي در سطح کلان جهاني است که هم اينک ضرورت پرداختن به آن بيش از گذشته احساس ميشود
در اين راستا بسيار اندکاند کساني که در جهت بستر سازي اين تحول بزرگ و مبارک، جنبههاي الگويي سياسي ـ حکومتي اين بحث را آن چنان که شايسته است، در رابطه با حرکت رو به آينده انسان معاصر، مورد توجه جدي قرار داده باشند. به اعتقاد نگارنده آنچه در مورد مباحث مربوط به " دکترين مهدويت" به عنوان اولويت و نياز مبرم، مطرح است دو چيز است:
1. تبيين صحيح، علمي و متناسب با نيازها و اقتضائات عصر؛
2. عملياتي نمودن بحث دکترين مهدويت در عرصه جهاني و بين المللي.
با عنايت به اين مهم، مقاله حاضر درصدد است ضمن تبيين خاستگاه دکترين مهدويت در حوزه انديشه اسلامي و درون ديني، به تحليل و ارزيابي موقعيت و جايگاه دکترين مهدويت در جهان معاصر و بررسي زمينهها و قابليتهاي کاربردي آن، بپردازد. اميد است اين تلاش ناچيز، جرقهاي براي جلب بيشتر نگاهها و برانگيختن انگيزهها بدين سو باشد تا شايد با همت انديشههاي ژرف نگر و قلمهاي راهگشا، زمينه عملياتي شدن اين تفکر رهايي بخش در جهان هموار گردد و چشم انداز نگاه خلق مستضعف و انسانهاي پاک انديش را به سوي آن يگانه دوران و موعود قرآن حضرت بقيه الله الاعظم ارواحناه فداه، معطوف سازد ان شاءالله.
پيشينه تاريخي بحث:
اين بحث از نظر پيشينه تاريخي نيز به عنوان يک طرح نوين اسلامي مطرح است که ريشه قرآني دارد زيرا ايده " نجات بخشي" و " منجي گرايي" گرچه سابقه ديرين در تاريخ کهن بشر دارد و اساساً اين امر قبل از آن که يک مسأله تاريخي باشد، يک گرايش فطري انساني است که در نهاد کمال طلب و ترقي خواه انسان ريشه دارد اما سمت و سو و خواستگاه اين گرايش تاريخي و فطري را تنها در تفکر اسلامي، ميتوان به صورت تعريف شده و نظام مند جستجو نمود. اين گرايش که در ميان پيروان اديان توحيدي نمود بيشتري دارد ـ به موازات حرکت و تاريخ انسان، در حال رشد و شکوفا شدن ميباشد که از اين نظر ايده فرجام خواهي و آينده نگري را ميتوان وجهه مشترک همه امتها و ملل جهان به شمار آورد و از انبياي الهي به عنوان مبشران و طراحان اصلي اين ايده ياد نمود.
همزمان با پيدايش هستههاي اوليه تمدني در عرصه زندگي اجتماعي، تفکر فرجام خواهي و انديشه پيروزي صالحان و صعود به مدينه فاضله، ذهن انسانهاي نيک انديش و تودههاي تحت ستم را به خود معطوف نمود و تدريجاً به صورت يک آرمان فراگير تبديل گرديد. در اين خصوص، گرچه پيروان هر دين و آئيني بر اساس تعاليم خود، نسبت به اين مسأله تفسير خاص خود را دارند اما نکته مهم و قابل توجه اين است که هيچگاه حافظه تاريخ امتها و ملتها، در اين مورد، طرح مشخص و دورنماي روشني نسبت به آينده تاريخ، از خود نشان ندادهاست. اين جا است که معجزه تفکر اسلامي و عظمت ابتکارات آن در طرح نظام مند انديشه مهدويت ـ که ما از آن به " دکترين مهدويت" تعبير ميکنيم، به خوبي نمايان ميگردد؛ زيرا اسلام تنها ديني است که براي بارور ساختن اين ايده فطري و تاريخي، حساب ويژهاي باز نموده و با طرح و برنامه روشن، تحقق آرمانهاي مورد انتظار بشر را مهم ترين رسالت خود اعلام نموده و رسماً آن را در دستور کار برنامههاي آينده خود قرار دادهاست.
در اين رابطه، قرآن کريم به عنون تنها سند معتبر وحياني و تاريخي، براي اولين بار نظريه حکومت عدل جهاني را فراروي بشريت قرار داده و وعده تحقق آن را در آينده نزديک بشارت دادهاست. در اين طرح نوين که به عنوان تز سياسي اسلام در قالب " دکترين مهدويت" عرضه گرديدهاست، عناصر اصلي حکومت و ارکان نظام واحد جهاني به صورت کاملاً تعريف شده ترسيم شدهاست؛ هم تصوير روشن و شفاف از شخصيت الهي رهبري نظام و منجي موعود؛ يعني امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) ارائه نمودهاست و هم ساختار و اهداف نظام عدل جهاني را تبيين نموده و هم راهکارهاي عملي شدن آن را به بشريت توصيه نمودهاست.
به همين جهت انديشه " نظام واحد عدل جهاني" را ميبايد يک انديشه و ابتکار اسلامي و نشأت گرفته از گزارههاي وحياني قرآن کريم، دانست. اين طرح نوين که در آن دور نماي از فعل و انفعالات آينده، به طور دقيق پيش بيني شدهاست، به لحاظ اين که مبتني بر فطرت انساني و هماهنگ با سنتهاي تکويني است از ضمانت و پشتوانه محکم علمي نيز برخوردار ميباشد. هم اکنون پرسش اصلي بحث اين است که: با توجه به اين که در ميان فرق اسلامي از جهت نظري در مورد موضوع مهدويت و دست کم در خصوصيات و ويژگيهاي آن اختلاف نظر و تفاسير مختلفي وجود دارد، اولاً؛ طرح اين بحث به عنوان دکترين سياسي اسلام، با چه شاخصهها و فاکتورهايي قابل تعريف است؟ ثانياً؛ ازنظر تفسير درون ديني، در ميان ديدگاههاي موجود، خاستگاه واقعي اين بحث بر چه انديشه و بينشي، استوار ميباشد؟ به همين جهت لازم است در اين بخش ضمن تعريف اجمالي دکترين مهدويت در انديشه اسلامي، به کالبد شکافي و تبيين خاستگاه اصلي اين بحث بپردازيم.
اصطلاح دکترين مهدويت
اصطلاح " دکترين" که ترجمه و برگردان فارسي "Doctrine" انگليسي است، در فرهنگ لغات و اصطلاحات، به مفاهيمي؛ چون: اصول، آئين، مجموعه عقايد پيروان يک مکتب علمي، فلسفي، سياسي، ادبي و نيز به معناي آموزه، مشي، ايده، فکر، انديشه، نظريه و... ترجمه شدهاست. ترکيب وکاربرد اصطلاح "دکترين" به عنوان پيشوند "مهدويت" بيانگر بنيادهاي فکري ـ عقيدتي موضوع مهدويت و القاکننده نقش استراتژيک انديشه اسلامي استراتژي و راهبردي آن است. به همين جهت اصطلاح دکترين در فرهنگ ادبيات جامعه شناسي و سياسي به نظريه، قوانين و يا مکتبي اطلاق ميشود که بر اساس آن، مجموعه اي از مسائل و موضوعات خردتر، تفسير ميشوند. در يک دکترين، يک يا چند اصل بنيادين وجود دارد که ديگر نظريهها با آنها معنا مييابند. در تفکر اسلامي مسأله مهدويت از جمله موضوعاتي است که در کانون اعتقادات اسلامي قرار دارد و داراي موقعيت و منزلت ويژهاست. مبحث مهدويت در اسلام و نيز مبحث مصلح جهاني در اديان، به منزله فلسفه تاريخ، تلقي ميگردد. که در اين جا ما آن را به عنوان نظريه اصلي و بنيادين که بر محور آن بسياري از اعتقادات ديگر تفسير ميپذيرند، مطرح ساخته و از آن به عنوان "دکترين مهدويت" تعبير ميکنيم.
منظور از دکترين مهدويت، نگريستن به موضوع ظهور امام عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) و حکومت جهاني ايشان به عنوان يک تئوري جامع و فراگير ميباشد. از اين رو دکترين مهدويت را ميبايد با توجه به بنيانهاي فکري و ايدئولوژيکي آن، به عنوان يک اصل راهبردي و زير بنايي انديشه سياسي عقيدتي اسلام، تعريف و عرضه نمود. با اين نگاه، دکترين مهدويت در حقيقت طرح جامع، علمي و نظام مند اسلامي است که توسط پيامبر خاتم (صلي الله عليه و آله) براي بشريت به ارمغان گذاشته شد و اجراي کامل آن را به ظهور خاتم اوصيا حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) که رسالت مهم تحقق آرمانهاي فطري و تاريخي بشر را به عهده دارد، واگذار نمود. در اين طرح هيچکدام از حصارهاي زباني، منطقه اي، نژادي، گروهي و غيره، جايگاهي ندارد. بلکه موضوع کار، بشريت است، گستره و قلمرو کار، جهاني است؛ دستور کار، اجراي کامل عدالت در پرتو دين است و هدف نيز، هدايت، رشد و بلوغ عقلاني انسان و احياي ارزشها و اوصاف متعالي انساني در جامعه ميباشد.
از اين نظر، دکترين مهدويت تنها تئوري جامعي است که با تعريف صحيح از انسان ونيازها و جايگاه واقعي وي، چشم انداز آينده را به بهترين و زيباترين شکل ممکن به تصوير کشيدهاست ومکانيسم وراهکارهاي ايجاد چنين تحول عظيم درفرداي تاريخ بشر را به خوبي پيش بيني نمودهاست. به همين جهت دکترين مهدويت ـ چنانکه توضيحش خواهدآمد ـ درعرض ساير تئوريها و فرهنگها به عنوان يک گزينه و يک راه، قابل طرح نيست بلکه تنها گزينه اي است که بشريت با بلوغ تدريجي، خود را ناگزير از پذيرش آن خواهند ديد؛ زيرا تکرار تناقضات و تجربه مکرر ناکارآمدي سيستمهاي برخواسته از هوسها و پندارهاي بشري، سرانجام بشريت خسته و سرگشته را براي استقبال از چنين تحول بنيادين آماده و باور آنان را تبديل به عزم خواهند نمود و هر روز بر سرعت اين حرکت خواهند افزود. حرکتي که گويا آهنگ آغازين آن را ـ هر چند به صورت ضعيف و ناخود آگاه ـ هم اکنون نيز با اندک تأملي ميتوان احساس نمود.
دکترين مهدويت در تفسير درون ديني
چيستي شناسي تفکر و نظام مهدوي از نظر تفسير درون ديني به منظور تعيين خاستگاه دکترين مهدويت و مقايسه آن با ديدگاههاي مطرح در اين موضوع، يکي از اولويتهاي مباحث مربوط به دکترين مهدويت ميباشد. در اين رابطه، توجه به دو ديدگاه اصلي مطرح در ميان مسلمانان ـ (شيعه و اهل سنت)، در مورد ماهيت درون ديني اين بحث و تبيين ويژگيهاي آن، بسيار تعيين کننده و حايز اهميت خواهد بود که در اين خصوص با توجه به اشتراکات و تفاوتهاي مهمي که ميان ديدگاه شيعه و اهل سنت در اين زمينه وجود دارد، لازم است ضمن اشاره کوتاه به اتفاق نظر مسلمانان در مورد اصل مهدويت، تفاوتها و مميزات اساسي بينش شيعي مورد توجه قرار گيرد تا خاستگاه واقعي اين بحث به خوبي درک شود.
وحدت نظر فِرَق اسلامي در اصل مهدويت
با توجه به اين که خمير مايه اصلي بحث مهدويت و طرح کلي آن، ريشه اي قرآني دارد و فروعات و خصوصيات مسأله و تعيين مصداق و معرفي شخص رهبر موعود را پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) بيان فرمودهاست؛ لذا موضوع ظهور حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در آخرالزمان و قيام جهاني وي براي برپايي حکومت عدل اسلامي، در نزد همه فِرَق اسلامي به عنوان يک اصل، مورد پذيرش ميباشد. در منابع روايي فريقين، احاديث نبوي به طور متواتر ثبت و ضبط گرديدهاست که بر اساس اين احاديث پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) مکرراً در سخنان خود حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) را به عنوان دوازدهمين جانشين خود که رسالت اجراي برنامههاي ديني و قوانين اسلامي در سطح جهان را بر عهده دارد، معرفي نموده و همگان را به آمدنش بشارت دادهاست. اين احاديث به دليل اهميت موضوع، انعکاس وسيعي در مجامع روايي شيعه و سني داشته است. در ميان اهل سنت حتي کساني که با شيعه چندان ميانه خوبي ندارند مانند فرقه "وهابيه" نيز اين موضوع را يک اصل قطعي اسلامي ميدانند و بر متواتر بودن احاديث مهدويت تأکيد مينمايند.
نتیجه:
تبيين خاستگاه دکترين مهدويت در حوزه انديشه اسلامي و درون ديني، تحليل و ارزيابي موقعيت و جايگاه دکترين مهدويت در جهان معاصر و بررسي زمينهها و قابليتهاي کاربردي آن، از مواردی است که در مقاله حاضر مورد بحث و بررسی قرار گرفت و بیان شد که دکترين مهدويت را ميبايد با توجه به بنيانهاي فکري و ايدئولوژيکي آن، به عنوان يک اصل راهبردي و زير بنايي انديشه سياسي عقيدتي اسلام، تعريف و عرضه نمود.[1]
پینوشت:
[1]. انتشار یافته در سایت؛ http://ensani.ir/fa/article.