مقدمه:
غیبت صغرا از وفات امام یازدهم (علیهالسلام) آغاز میشود و تا شصت و نه سال، ادامه مییابد. در طول این مدّت، افراد مشخصی به عنوان «نایب خاص» با حضرت در تماس بودند و شیعیان میتوانستند به وسیله آنان مسائل و مشکلات خویش را به عرض امام برسانند و توسط آنان پاسخ دریافت دارند و حتی گاه به دیدار امام نائل شوند. این دوره را میتوان دوران آماده سازی شیعیان برای غیبت کبری دانست که طی آن، ارتباط شیعیان با امام، حتی در همین حد نیز قطع شد و مسلمانان موظف شدند در امور خود به نایبان عام آن حضرت، یعنی فقهای واجد شرائط و آشنایان به احکام اسلام، رجوع کنند. با فوت آخرین نایب حضرت دورۀ طولانی غیبت کبری آغاز گردید و تا زمانی که مشیت الهی تعلق گیرد، ادامه خواهد داشت. متن حاضر به این بحث اختصاص یافته است.
روایات در این زمینه:
در مورد انواع غيبت، حضرت امام سجاد (عليه السلام) ميفرمايند:
«ِنَّ لِلقائِم مِنَّا غَيبَتَين إِحداهُمَا أَطوَلُ مِنَ الأُخری ... و أَمّا الأُخری فَيَطُولُ أَمَدُهَا حَتّی يَرجَعَ عَن هذَا الأَمرِ أَکثَرُ مَن يَقُولُ بِهِ فَلَا يَثبُتُ عَلَيهِ إِلَّا مَن قَوِيَ يَقِينُهُ وَ صَحَّت مَعرِفَتُهُ وَ لَميَجِد فِي نَفسِهِ حَرَجاً مِمّا قَضَينَا وَ سَلَّمَ لَنا أهلَ البَيتِ».؛
«و همانا برای قیام کنندۀ از ما، دو غیبت وجود دارد که یکی از این دو، طولانیتر از دیگری است... و اما دیگری، پس مدّت آن طولانی میشود تا اینکه غالب کسانی که به او اعتقاد داشتند، از این اعتقاد برمیگردند و کسی بر این امر ثابت نمیماند، مگر اینکه یقینش قوی و معرفتش صحیح باشد و در دلش، حرجی از آنچه حکم میکنیم، نبوده و تسلیم ما اهلبیت باشد».[1]
1. غیبت صغری
غیبت صغری به دورهای از زندگی امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) گفته میشود که آن حضرت برای مدتی محدود، از دید عموم پنهان بودند. این دوره با شهادت امام حسن عسکری(علیه السلام) در سال 260 ق. آغاز شد و تا رحلت نایب چهارم امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) در سال 329 ق. ادامه یافت. بنابراین دوران غیبت صغری، محدود به 69 سال بود و در این دوره اگر چه حضرت غایب بودند و کسی اطلاعی از محل سکونت ایشان نداشت، اما ارتباط به طور کلی قطع نبود و شیعیان از طریق نایبان خاص حضرت میتوانستند مشکلات خود را حل نمایند و مسایل خود را از حضرت بپرسند. ایشان در این مدت، چهار نایب برای خود منصوب نمودند که هر یک بعد از فوت دیگری، عهدهدار این مهم میگردید. اسامی آنان به ترتیب عبارت است از:
1. ابوعمرو عثمان بن سعید عمری، از سال 260 ق. تا هنگام وفات (احتمالاً سال 267 ق).
2. ابوجعفر محمّد بن عثمان عمری، بعد از فوت پدر تا سال 305 ق.
3. ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی، از سال 305 ق. تا 326 ق.
4. ابوالحسن علی بن محمّد سَمُری، از سال 326 ق. تا 329 ق.[2]
2. غیبت کبری
با فوت آخرین نایب حضرت در سال 329 ق. دورۀ طولانی غیبت کبری آغاز گردید و تا زمانی که مشیت الهی تعلق گیرد، ادامه خواهد داشت. در آخرین روزهای عمر نایب چهارم، امام عصر(عجل الله تعالی فرجه) در نامهای خطاب به او فرمودند: «به نام خداوند بخشندۀ مهربان. ای علی بن محمّد سمری! خداوند پاداش برادرانت را دربارۀ تو بزرگ فرماید. تو در فاصلۀ شش روز میمیری، کارهای خود را انجام بده و به هیچ کس وصیت نکن که پس از تو جانشینات باشد، چون غیبت دوم (تامّه) واقع شده است...».[3]
بیمها و امیدها
امام علی(علیه السلام) در بیان ویژگیهای غیبت کبری میفرمایند: «لِلقائِمِ مِنَّا غَیبَةٌ أمَدُها طویلٌ کَأَنِّی بالشِّیعَةِ یجُولُونَ جَولانَ النِّعَم فی غَیبَتهِ یطلُبُونَ المَرعی فَلایجِدُونَه أَلا فَمَن ثَبَتَ مِنهُم علی دِینِهِ وَ لَمیقسُ قَلبُهُ لِطُولِ أَمَدِ غَیبَتِ إِمَامِهِ فَهُوَ معی فی دَرَجَتی یومَ القیامَةِ»؛[4] قائم(علیه السلام) را غیبتی است که زمانش طولانی خواهد بود. گویی شیعیان را میبینم که در زمان غیبت او به این سو و آن سو میروند. همانند گوسفندانی که چوپان خویش را گم کرده و به دنبال چراگاه هستند و چیزی نمییابند. آگاه باشید پس کسی که بر دینش ثابت قدم بماند و به خاطر طولانیشدن غیبت امامش، دچار قساوت قلب نگردد، پس او در روز قیامّت در رتبه و درجۀ من، با من خواهد بود.
فقها حجت امام عصر(علیه السلام) بر مردم
وظیفۀ شیعیان در دوران غیبت کبری، طبق توصیۀ خود حضرت، مراجعه به فقهای جامع الشّرایط است که نایبان عام ایشان محسوب میشوند. در توقیع صادر شده از حضرت آمده است: «وَ أَمّا الحوادِثُ الوَاقِعَةُ فَارجِعُوا فِیهَا إلَی رُوَاةِ أَحَادِیثِنَا فَإِنَّهُم حُجَّتِی عَلَیکُم وَ أَنَا حُجَّةُ الله عَلَیهِم»؛[5] و اما در پیشآمدها به روایان احادیث ما مراجعه نمایید که آنها حجت من بر شمایند و من حجّت خدا بر آنها هستم.
امام صادق(علیه السلام) در این زمینه میفرمایند: «وَ أَمَّا مَن کَانَ مِنَ الفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفسِهِ حافظاً لِدِینِهِ مُخَالِفاً لهَواهُ مُطِیعاً لأَمرِ مَولَاهُ فَلِلعَوَامِ أَن یقَلِّدُوهُ»؛[6] و اما کسی از فقها که خویشتندار و نگهبان دینش و مخالف هوای نفسش و پیرو دستوارت مولایش (ائمۀ اطهار (علیهم السلام)) باشد، پس بر مردم لازم است از او تقلید نمایند.
نتیجه:
بنابر مباحث مطرح شده غیبت دو گانه امام دوازدهم (عجلالله تعالیفرجه الشریف)، سالها پیش از تولد او توسط امامان قبلی، پیشگویی شده و از همان زمان توسط راویان و محدثان، حفظ و نقل و در کتابهای حدیث ضبط شده است که بدان اشاره شد.
پینوشتها:
[1]. شیخ صدوق: کمال الدین و تمام النعمة، ج1، ص593.
[2]. شیخ طوسی: غیبت، ص253؛ آیتالله صافی گلپایگانی: منتخب الأثر، ص458.
[3].غیبت، ص397.
[4]. کمال الدین و تمام النعمة، ج1، ص562.
[5]. تاریخ عصر غیبت، ص47؛ به نقل از طبرسی: الإحتجاج، ص28 .
[6]. الإحتجاج، ص459.