مقدمه
عصر غيبت امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، عصري است که به تعبير سخنان ائمه بزرگوار ما، همراه با سختيها و رنجهايي براي جامعه منتظر و انسانهاي مؤمن و مشتاق ظهور است؛ چرا که از سويي به خاطر عدم دسترسي به امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) و مديريت رسمي و ظاهري وي و با وجود تمام زحمتهايي که منتظران و به ويژه نائبان و جانشينان عام او، يعني علماي دين، متحمل ميشوند، نارساييهايي در مسير رشد جامعه اسلامي به وجود ميآيد، و از سوي ديگر، حيلهگري دشمنان قسم خورده اسلام و امام عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) مشکلات و اختلالهايي را در سطح جامعه اسلامي و مهدوي به وجود ميآورد. حال سخن اينجاست که آيا بايد دست روي دست گذاشت و شاهد ضررها و آسيبهاي مادي و معنوي جامعه منتظر شد و يا اينکه ميتوان در کم کردن و به حداقل رساندن اين مشکلات تلاش نمود و در اين صورت چه راهکاري قابل ارائه است؟
اگر بپذيريم که يک جامعه اين قدرت را دارد که معضلاتش را کم کند و براي افزودن امکانات مادي و معنوي خود رشد و شکوفايي گام بردارد، براي کشف راه حلها و راهکاري موفق از چه منابع معرفتي ميتواند، کمک گرفت؟
براي يافتن پاسخها ميتوان به منابع زيادي از جمله عقل و انديشه، مشاوره، تجربهاندوزي و غيره استفاده نمود؛ اما براي جامعه شيعه و منتظر امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، منبع بسيار غني و پرباري به نام سيره و سخن چهارده معصوم( وجود دارد که مطالعه و درس آموزي از آن، براي يافتن راههاي خروج از بنبستها و دستيابي به کاميابيهاي فردي و اجتماعي، فوق العاده مؤثر است. در اينجا يکي از آن راهها را مورد بررسي قرار ميدهيم.
سُنّت عقد برادري در صدر اسلام
در تقويم تاريخ اسلام، دوازدهم ماه مبارک رمضان ياد آور رويداد مهم «عقد اخوت» در بين جامعه اسلاميِ تازه شکل گرفته، توسط رسول خدا است. حضرت محمد- پس از سالها تبليغ در شهر مکه، به خاطر فشارهاي روز افزون مشرکان مکه، ناچار ميشود که به شهر «يثرب» که بعدها به «مدينة النبي» تغيير نام داد، هجرت کرده و مسلمانان ديگر را نيز به اين هجرت فرا خواند. ايشان پس از ورود به مدينه، ايجاد جامعه اسلامي را مدّ نظر قرار داد؛ اما تحول در جامعة موجود و تبديل آن به جامعة مطلوبي که محور تمام تصميمگيريها و تلاشها، بندگي خدا و اطاعت از دستورهايش باشد، نيازمند صبر و بصيرت و اقدامات عملي بود.
يکي از اقدامهاي مهمي که رسول اعظم- در اين جهت انجام دادهاند، اجراي «عقد اخوت» بر پايه معرفت قرآني )إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ)[1] بود. علت اين امر هم، هجرت مسلماناني بود که در مکه مورد شديدترين آزارها واقع شده و همه دارايي خود را رها کرده و به مدينه آمده بودند از سوي ديگر، غالب مردم مدينه که کشاورز بودند ـ از حداقل رفاه زندگي برخوردار بودند و از سوي ديگر، اين جامعه نوپا تحت شديدترين تحريمهاي اقتصادي قرار داشت. پيامبر اکرم با اجراي پيمان برادري بين مهاجرين مکه و انصار مدينه، مهاجران را در کسب و کار انصار، شريک گردانيد، بهگونهاي که مهاجران بر پايه اصل انصاف، نيازمنديهاي خود را از برادر انصار خويش، برميداشتند و مقام انصار نيز آن چنان رفعتي يافت که خداوند متعال در وصف آنها فرمود: (وَالَّذِينَ تَبَوَّؤُوا الدَّارَ وَالْإِيمَانَ مِن قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلَا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِّمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ)[2]؛ «و براى کسانى است که در اين سرا [سرزمين مدينه] و در سراى ايمان پيش از مهاجران مسکن گزيدند و کسانى را که به سويشان هجرت کنند دوست مىدارند، و در دل خود نيازى به آنچه به مهاجران داده شده احساس نمىکنند و آنها را بر خود مقدّم مىدارند هر چند خودشان بسيار نيازمند باشند؛ کسانى که از بخل و حرص نفس خويش باز داشته شدهاند رستگارانند!»
متأسفانه اين طرح جالب و کار آمد، بعد از رحلت پيامبر خدا (عليهم السلام) جايگاه خود را در ميان مسلمانان تا حد زيادي از دست داد؛ ولي مروري بر روش زنگاني معصومين (عليهم السلام) نشان ميدهد که ايشان همواره در صدد بودند تا جامعهاي مطلوب را بر پايه اخوت و برادري بنا نمايند. امام حسن مجتبي (عليه السلام) خطاب به مردي که ادعا ميکرد شعيه علي (عليه السلام) است فرمود: «اي بنده خدا! تو از شيعيان علي نيستي، بلکه از دوستان اويي، شيعه علي... کساني هستند که برادرانشان را بر خود ترجيح ميدهند هر چند تنگدست باشند؛ ... و کساني هستند که در احترام به برادران مؤمن خود به علي (عليه السلام) اقتدا ميکنند.»[3]
عقد برادري در مکتب تشيع که امتداد سنت نبوي است، و اعمال و آدابِ مناسبتهاي مختلف جايگاه خاصي دارد که مهمترين آن در اعمال مستحبي روز عيد غدير است، به اين صورت که دو مؤمن دست راست همديگر را ميگيرند و صيغة عقد أخوت را ميخوانند.[4]
پيمان برادري و کاهش مشکلات اقتصادي جامعه منتظر
گاهي در جامعه رفتارهايي مشاهده ميشود که از روحيه منفعت طلبي شخصي يا قوميت گرايي برخاسته است که طبق آن، اشخاص تنها در جستوجوي سود بيشتري هستند. اگر به ريشة اين رفتارها توجه کنيم، جاهليت و يا تقليد کورکورانه از فرهنگ و ماديگراي غرب را عامل اصلي آن خواهيم يافت. اين در حالي است که در فرهنگ ناب اسلامي، روابط برادرانه بين مؤمنان به عنوان يک حّق، معرفي شده است به گونهاي که امام صادق (عليه السلام) در پاسخ به ابو مأمون حارثي که از حقوق مؤمن پرسيده بود، فرمود: «از جمله حقوق مؤمن، دوستي قلبي او، مواسات و شريک کردن او در مالش، سرپرستي از خانوادهاش در هنگام نبود (و مسافرت) او و ياريگري او در مقابل ستمگران است.»[5] اگر جامعه بر پايه سنت زيباي «پيمان برادري»، سامان يابد، اين امر موجب گردش سرمايههاي اقتصادي و اجتماعي و موجب رشد اقتصادي و رفع فقر و ايجاد رابطة صحيح بين فقير و غني بر مبناي احترام، همدردي، درک متقابل و احسان خواهد شد و اين چنين است که ميتوان همچون جامعة صدر اسلام، در مدتي کوتاه در برابر جوامع و قدرتهاي دنيا پرست و ظالم، ايستاد و آنها را به چالش کشاند.
با مروري بر سيماي جهان در عصر ظهور امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، ما شاهد اجراي چنين نگاه برادرانهاي هستيم تا جايي که آمده است: «در زمان ظهور، مؤمنان نسبت به همديگر چنان هستند که هرگاه يکي از آنها نيازمند شد، به سراغ جيب برادر مؤمن خود ميرود [و به اندازه نيازش بر ميدارد] و او نيز ميبيند و منع نميکند.»[6] اما بايد دانست رسيدن جامعه مهدوي به چنين سطحي بدون تلاش شهروندان اين جامعه ميسر نميشود.»
براي حل مشکلاتي که جامعه منتظر در زمان غيبت امام عصر ارواحنافداه با آن رو به روست، نخست بايد دانست که انسانها در گرو انتخابها و تلاشهاي خويش هستند. يک جامعه ميتواند نا اميدانه و يا به خاطر مبتلا شدن به روز مرّگي و منفعت طلبيهاي شخصي، در مقابل نارساييهاي اجتماعي دست روي دست گذاشته و بيتفاوت باشد و ميتواند، اميدوارانه و آگاهانه، اصلاحگري را براي جامعه خود برگزيند و با همکاري يکديگر در رفع آن کوشش نمايد. مشکلات جامعه در اختيار ما و به نحوة موضعگري ما مربوط است، پس ميتوان آن را به حداقل برسانيم. درست مثل تحول فکري که به برکت نايب عام امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف يعني امام خميني رحمه الله در ايران پيش آمد که موجب انقلاب اسلامي و سرانجام پيروزي بر نظام شاهنشاهي شد. در قرآن کريم نيز تغيير در عملکرد و موضعگيريهاي يک جامعه در روند رشد و جذب نعمتهاي الهي، بسيار کار ساز معرفي شده تا جايي که ميفرمايد: (وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ...)[7]؛ « و اگر اهل شهرها و آباديها، ايمان مىآوردند و تقوا پيشه مىکردند، برکات آسمان و زمين را بر آنها مىگشوديم.»
سخن آخر
همه آنچه که بيان شد از مسئوليتها و وظايف دولتمردان در رابطه با معيشت و اقتصاد مردم، چيزي نميکاهد، اما سخن در اينجاست که بهبود وضعيت اقتصادي علاوه بر تلاش و نظارت حکومت منتظر، نيازمند نگاه مهربانانه و روابط صميمانه بين آحاد جامعه منتظر ميباشد. اميد است که همه مؤمنان در جامعه منتظر، با بازگشت به اصالت ديني و معارف آييني خويش، دست در دست هم گذاشته و با ايجاد روحيه صميت و همدلي و هم ياري، با ايجاد جامعهاي نمونه، لبخند رضايت را بر لبان مهدي موعود (عجل الله تعالي فرجه الشريف) بنشاند.
پی نوشت ها:
[1].سوره حجرات،10
[2].سوره الحشر، 9.
[3]. البرهان فيتفسير القرآن، ج4، ص 607.
[4]. پاورقي: اين عقد اخوت، تکاليفي را در بر دارد که مشتاقان ميتوانند به کتابهاي مربوط، مراجعه کنند.
[5]. کافي، ج2، ص171.
[6].وسائل الشيعه، ج5، ص121.
[7].سوره اعراف،96
منبع: [مجله شماره 37 : - مقاله] نویسنده: حسن ملايي .کارشناس ارشد مهدويت.