logo ارائه مقالات و محتوای مهدوی
آثار و بركات امام غايب عليه السلام

 

  امام معصوم (عليه السلام )حجت و خليفه خداوند بر روي زمين است. او مانند پيامبر از سوي پروردگار برگزيده مي‌شود. امام تمام مسؤوليت‌هاي رسول گرامي اسلام (صل الله عليه و آله و سلم) به جز دريافت وحي تشريعي را بر عهده دارد، اگر پيشواي معصوم از ديدگان ما پنهان باشد و نتواند به بيان قرآن و احكام و تشكيل حكومت بپردازد، آيا مي‌تواند با اين حال در حيات بشري تأثير گذار باشد؟

  در اين نوشتار برخي از آثار و بركت‌هاي امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) كه نهان از چشمان ما است، به صورت خلاصه بيان مي‌شود.

اول: اميد بخشي

  نقش حياتي و شگفت انگيز اميد در سعادت فرد و جامعه بر كسي پوشيده نيست، وقتي اميد مي‌آيد تلاش و حركت جايگزين رخوت و سستي مي‌شود و در يك سخن؛ انسان به اميد زنده است. مهمترين دليل شكست مسلمانان در جنگ احد، شايعه شهادت رسول خدا (صل الله عليه و آله و سلم) بود. وقتي اين خبر دروغ پخش شد، عدّة كمي به اندازه انگشتان دست، اطراف پيامبر باقي ماندند.[1 ]شيعه با اعتقاد به امامي كه زنده است و حاضر و ناظر و پشتيبان آنان است، خود را حفظ كرده و به پيش مي‌رود ولي اهل سنت اعتقاد دارند، مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در آخرالزمان به دنيا مي‌آيد و سپس ظهور خواهد كرد.

  آنان به امام زنده معتقد نيستند به همين دليل جوامع سني نشين عموماً داراي انتظاري سرد و خاموش هستند ولي انتظار در جوامع شيعي، زنده و نيرو آفرين است. دليل اين نشاط دو نكته اساسي است:

  1. شيعه با اعتقاد به وجود امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف)و قدرت و علم گستردة او، خود را داراي پشتوانة قوي و فولاديني مي‌بيند، چون كوهي استوار در برابر دشمن مي‌ايستد و به پيش مي‌رود.
  2. شيعه، با اعتقاد به نقش و تأثير انسان‌ها در پايان يافتن غيبت امامشان و برپايي عدالت در جهان، تلاش خود را براي فراهم كردن زمينه‌هاي ظهور انجام مي‌دهد كه نمونه بارز آن انقلاب اسلامي ايران است.

دوم: امنيت بخشي

  پروردگار عالم هر روز شاهد نافرماني و ظلم و فساد بندگانش بر روي زمين است. اگر به خاطر وجود مبارك امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) و عدالت گستري او نبود تا كنون بارها اهل زمين را نابود كرده بود. به همين جهت در روايات ما به تعبيرهاي مختلف آمده است: اگر حجت بر روي زمين نباشد. زمين اهل خود را فرو مي‌برد.[2] امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) فرمود: من پناه اهل زمين هستم آن چنانكه ستارگان پناهگاه ساكنان آسمانند.[3 ]

سوم: رابط ميان آسمان و زمين

  يكي از ويژگي‌هاي شيعة دوازده امامي برقراري رابطه آنان با خداوند به وسيله نماينده اوست. با آمدن پيامبر اسلام، رابطة اديان پيشين با آسمان قطع شد و با رحلت پيامبر اكرم (صل الله عليه و آله و سلم) رابطة اهل سنت با آسمان بريده شد ولي شيعه با اعتقاد به جانشيني پيشوايان معصوم از طرف خداوند، اين ارتباط را حفظ كرد. در ميان گروه‌هاي شيعه نيز، اين شيعة دوازده امامي است كه با اعتقاد به امام مهدي به عنوان امام غايب هنوز پيوند خود را با آسمان نگه داشته و ريسمان محكم الهي را رها نكرده است.

  در دعاي ندبه مي‌خوانيم: «أَيْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَيْنَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاء»[4]كجاست آن وسيله پيوند ميان آسمان و زمين.

چهارم: حافظ علوم و اسرار الهي

  تمام علوم و حقايقي كه همراه حضرت آدم به زمين آورده شد و تمامي ميراث پيامبران، پيوسته از حجّتي به حجّت ديگر مي‌رسيد و حجّت هر زمان مسؤول نگهداري و استفاده از اين علوم بود، هم اكنون حافظ اين علوم و اسرار امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) است. او در زمان ظهور، هنگام رشد عقلي انسان‌ها از اين ميراث گرانبها براي پيشرفت انسان‌ها استفاده خواهد كرد. امام صادق (عليه السلام) فرمودند: علومي كه با آدم (عليه السلام) نازل شد، از ميان نرفت و عالمي نمي‌ميرد، مگر اين كه علمش را به ارث مي‌گذارد و زمين بدون عالم باقي نمي‌ماند.[5 ]

پنجم: خودسازي

  معتقدان به امام غايب او را شاهد اعمال خود مي‌بينند و مي‌دانند كردارشان پيوسته به محضر او عرضه مي‌شود؛ از اين روي تلاش مي‌كنند كردار و رفتارشان مطابق ميل او باشد تا در پيشگاه امام خود شرمگين و سرافكنده نشوند. اين خودسازي مي‌تواند مقدمه‌اي براي هدايت باطني به وسيلة امام باشد.

ششم: هدايت باطني

  رسالت اصلي پيامبران و پيشوايان دين هدايت تشريعي و راهنمايي مردم به راه مستقيم است. برخي مردم اين دعوت را مي‌پذيرند و برخي نمي‌پذيرند ولي عده‌اي از انسان‌ها به درجات پايين ايمان قانع نيستند. آنها با شناخت استعدادهاي خود و تلاش خستگي ناپذير، نگاهشان به بالاترين مرتبه‌هاي ايمان است. خداي حكيم وسيلة رشدشان را با قرار دادن انسان كاملي فراهم كرده است تا با آنان ارتباط معنوي برقرار كرده و دستگير و راهنمايشان در صعود به قله‌هاي ايمان باشد. و آن انسان كامل كسي جز حجّت خداوند در هر زمان نيست و هم اكنون امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف،) اين وظيفه را بر عهده دارد.

هفتم: فرياد رس

  امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، اگر چه از ديدگان ما غايب است ولي در هنگام اضطرار فريادرس بسياري از بيچارگان و در راه ماندگان و گمراهان خواهان هدايت بوده و مي‌باشد. كتب متعددي اين عنايات حضرت را جمع آوري نموده، و به رشته تحرير درآورده‌اند.[6]

هشتم: حفظ كيان شيعه

  در طول دوران غيبت هر وقت شيعيان در خطر قرار گرفته‌اند ودشمن از هر طرف به آنان هجوم آورده است. امام عصر(عجل الله تعالي فرجه الشريف)با روشي آنان را نجات داده است. آيت الله العظمي نائيني مي‌گويد: در دوران جنگ جهاني اول و اشغال ايران توسط روسها و انگليسي‌ها، فشار و سختي ملت ايران به اوج خود رسيد. شبي به امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) متوسل شدم و با چشماني گريان خوابيدم. در عالم رؤيا ديوار بزرگي به شكل نقشه ايران ديدم كه در حال سقوط است و عده‌اي زن و بچه زير آن نشسته‌اند. وضعيت به قدري هولناك بود كه در خواب فرياد كشيدم. در اين حال امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) آمدند و انگشت مباركشان را به طرف ديوار گرفتند. ديوار سر جاي خودش قرار گرفت. ايشان فرمودند: اين جا خانة شيعه، خانة مااست، مي‌شكند، خم مي‌شود، خطر است ولي ما نمي‌گذاريم سقوط كند، نگهش مي‌داريم. جريان شيعيان بحرين و قضيه انار نيز دليل خوبي بر اين مدعا است.

  امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف در توقيعي به شيخ مفيد، فرمودند: ما در رسيدگي و سرپرستي شما كوتاهي و اهمال نكرده و شما را از ياد نبرده‌ايم. واگر جز اين بود دشواري‌ها و مصيبت‌ها شما را فرا مي‌گرفت و دشمنان شما را ريشه كن و نابود مي‌كردند.[7 ]

  خداي مهربان اين حجت را بر ما دارد كه من نماينده‌ام را براي نجات و هدايت شما فرستادم، آن چه هست از طرف شما بايد آمادگي پذيرش باشد تا او ظاهر شود. وجود امام زمان و آمادگي او براي قيام كه لقب «قائم» بيانگر آن است، اين پيام را براي منتظران دارد كه در راه فراهم كردن مقدمات ظهور او بيشتر تلاش كنند.

پی نوشت ها:

[1]. فروغ ابديت، ج2، ص53.

[2].اصول كافي، ج1، ص178.

[3].كمال الدين، ج2، ص239، باب45، حديث4.

[4]. بحارالأنوار، ج99، ص106.

[5].اصول كافي، ج1، ص223. حديث 8.

[6]. نجم الثاقب، ميرزا حسين طبرسي نوري؛ مير مهر، پورسيدآقايي؛ بركات سرزمين وحي؛ محمدي ري شهري.

[7].احتجاج طبرسي، ج2، ص598.

نویسنده: محمود اباذري