این گفت وگو با عنوان فرعی ((فیلمسازان آمریکایی, مهدویت را نشانه گرفته اند)) به چاپ رسیده است. جهان امروز جهان تصویر است و مسإله آینده نگری (فیوچریسم) در دهه های گذشته برای غرب بسیار مطرح بوده است. آینده نگری در غرب, ریشه در روش علم تجربی, نگرش های سیاسی و اندیشه های مذهبی دارد.
آمریکا با نشان دادن آینده تاریک و خونین بشر در فیلم های خود, سعی دارد خود را منجی آینده بشریت معرفی کند. مسإله مهدویت برای غرب پس از انقلاب اسلامی ایران مطرح شد.
هالیوود مرکز فیلمسازی آمریکاست که در هر سال 700 فیلم تولید می کند و سالانه حدود 15میلیارد دلار سود خالص دارد و نزدیک به 78% سینماها و تلویزیون های جهان از آن تغذیبه می شوند. در غرب فلیم خنثی وجود ندارد. الان مهمترین کاری که غرب می کند این است که مبانی نظری خودش را که محصول ایده ها و اهدافش است به زبان تصویر ترجمه می کند.
در دهه 90 دو نظریه جدی پیرامون ((مدینه فاضله)) یا آرمان شهر مطرح شد: یکی ((نظم نوین جهانی)) که از سوی جورج بوش مطرح شد و دیگر ((پایان تاریخ)) فوکویاما. این دو مسإله به نحوی از نیت سیاسی غرب در جهانی شدن Globalization)) و ایجاد یک فرهنگ جهانی و تحمیل آن بر جهان پرده بر می دارد. مجموعه فیلم هایی که در این دو دهه, به ویژه پس از طرح نظم نوین ساخته شده, اهداف غرب را به خوبی نشان می دهد. برای مثال, آمریکایی ها فیلمی به نام ((روز استقلال)) ساخته اند که جلوه های ویژه بسیاری دارد و به شدت بر روی آن تبلیغ شد. در این فیلم, یک گروه فضایی به کره زمین حمله می کنند و آمریکایی ها دفاع می کنند و در نهایت, در روز استقلال آمریکا اینها دشمنان را دفع می کنند. پیام این گونه فیلم ها این است که آمریکا و نظام حاکم بر غرب تنها سیستمی است که جهان را از خطراتی که در آینده رخ می دهد, حفظ می کند. در فیلم پیشگویی های نوستر آداموس نیز آمریکاست که در مقابل مسلمانان می ایستد; یا مثلا بازی کامپیوتری خیلی مشهور ((یا مهدی)) که اسم اصلی اش ((جهنم خلیج فارس)) است, خلیج فارس را مرکز حرکت های تروریستی جهان جلوه می دهد. از بعد روان شناسی, این بازی, افراد را نسبت به امام زمان و لفظ ((یا مهدی)) شرطی می کند; ولی وقتی باطن قضیه را نگاه می کنید, می بینید پیام دیگری هم دارد که حضور نظامی آمریکا را در خلیج فارس را توجیه می کند. هالیوود در سال 2000 فیلم ((ماتریکس)) را ساخت که فروش و استقبال غیرمنتظره ای داشت. در این فیلم, هویت انسان آینده که به ماشین تبدیل شده است, زیر سوال می رود, اما نجاتی که برای فرار از این بحران ذکر می شود,
شهری است به نام صهیونZion) ). در دهه 50 نیز میلیون ها دلار برای ساختن فیلم هایی مثل ((بن هور)) و ((ده فرمان)) هزینه شد تا اسرائیل را که در آن دوره شدیدا دچار بحران مشروعیت بود, نجات دهد. بحث های آخرالزمان (فیوچریسم) که توسط کسانی چون تافلر, فوکویاما, هانتینگتون, برژینسگی و... مطرح می شود, در سینمای غرب نیز بازتاب دارد. واقعیت این است که بحث آینده نگری در غرب خیلی جدیتر از فضای ماست. آینده نگری در غرب, ریشه در روش تجربی علم دارد که به پیش بینی پدیده ها می پردازد. در تمدن های علم گرا, روان شناسی و جامعه شناسی و سیاست نیز آینده نگر می شوند و دنبال سیستم هایی می گردند که به آینده نفوذ کند. فیلم آمریکایی ((روح)) یا ((شبحGoast) (() که چند اسکار گرفت, به نوعی همین مضمون را دنبال می کند.
یکی دیگر از اسباب آینده نگری در بین اندیشمندان غربی, مسإله مذهب است. شما به کارکرد افرادی مثل جری فالول و موسسه ((کلوپ اخلاقی)) نگاه کنید. در اکثر تمدن ها اعتقاد بر این بوده است که در پایان هر هزاره یک سری تحولاتی رخ می دهد. در سال 2000, حدود 61 فرقه منتظر ظهور عیسی مسیح بودند و یهودیها آمده بودند در دروازه شرقی بیت المقدس دوربین گذاشته بودند که حضرت مسیح اگر نزول اجلال کرد, فیلمش را بگیرند.
مجموع این قضایا یک پیوندی بین نظریه پردازان, سیاست بازان و تصویربرداران غرب ایجاد می کند. مثلا آقای گاسپار وان برگر, وزیر دفاع سابق آمریکا, کتاب جنگ بعدی War Next)) را می نویسد و بخشی از آن را به سال 1999 و 2000 و بخشی از آن را به ظهور محمد منتظر[ ؟]! در ایران اختصاص می دهد و چیزهایی را که نوستر آداموس گفته بود مجددا زنده می کند.
تنها تمدنی که منجی و موعودش یک موجود زنده عینی است, شیعه است. تمدن های دیگر, منجی شان را قاب کرده اند, زده اند به سینه آسمان. یعنی موعود آنان یک موجود ذهنی است. و در زندگی تجلی ندارد, برخلاف موعود منجی شیعه که کاملا عینی است. منتهی ما نیاز به مترجمانی داریم که این تجلی باطنی مذهب شیعه را بیاورد و وارد جامعه کند.
برای غرب مسإله مذهب تشیع پس از ظهور صفویه در ایران اوج گیری اهداف استعماری غرب نسبت به شرق و ایران جدی شد. منتها مسإله مهدویت پس از پیروزی انقلاب اسلامی برای اینها مطرح شد. اینها وقتی با انقلاب اسلامی مواجه شدند, غافلگیر شدند. رئیس سازمان سیا این نکته را در سخنان خود گفته بود. از این جهت در فیلم ((نوستر آداموس)) که در سال 80و81 مطرح شد, خیلی خام با این مسإله برخورد می کنند. در سال های اولیه انقلاب, مقالات, کتاب ها و فیلم های مختلفی در این باره ساخته شد; اما از دهه 90 سبک کار را عوض کردند.
دیدند اگر بیایند اما زمان شیعیان را نفی کنند, به نحو دیگری اثباتش کرده اند; چون در جهان این حالت وجود دارد که چیزی را که غرب نفی کند, حتما یک ارزشی دارد. لذا در این دهه فیلم هایی مثل ((صهیون)) و ((آمارگدون)) و... ساخته می شود که به جای تخریب این طرف, به اثبات مدعای غربیان در زمینه آینده جهان می پردازد.
پی نوشت:
[1] . سوشیانت در زرتشت, گوتمه یا بودای پنجم در بودیسم, مسیح در یهود و مسیحیت.. ..
موعود, ش 25 و :26 بازتاب اندیشه, 15.
منبع: مجله خبرنامه دین پژوهان (دین پژوهان) مرداد و شهریور 1380، شماره 3، نویسنده : گفت وگو با حسن بلخاری