مقدمه
معرفى امامان معصوم (عليهم السلام)و جايگاه و مقام رفيع و بىبديل آنان، تنها از عهده كسانى بر مىآيد كه با كمالات ايشان، داراى سنخيت و مشابهت بوده و بر مقام و رتبه آنان احاطه و اشراف داشته باشند. اين ويژگى، تنها در خود اهلبيت (عليهم السلام) يافت مىشود و ديگران از احاطه به اين معرفت و عظمت، فاصلهاى دور دارند: «موالى لا احصى ثنائكم و لا ابلغ من المدح كنهكم و من الوصف قدركم و انتم نورالاخيار و هداية الابرار و حجج الجبار [1]؛ سروران من، مدح و ستايش شما از توان من، بيرون و نيل به نهايت مدح و تمجيد شما از دسترس من، خارج است. چون شما نورهاي برگزيده راهنماى نيكان و حجتهاى خداوند عزيز و قدرتمند هستيد».
اگر نبود دعاها و احاديثى كه مقام امامان معصوم (عليهم السلام) و كمالات و فضايل آنان را براى ما بيان كردهاند، ما هرگز از شناخت در خور توجّه و شايسته آن انوار پاك بهرهمند نميشديم و تا ابد بر ساحل درياى عظمت و بزرگى كمالات آنها، تشنه و منتظر، باقى مى مانديم و از سر سفره معارف و آموزه هاى عميق و علوم ملكوتى و آسمانى ايشان، بى بهره برمى خاستيم.
نكته ديگر آن كه تعابيرى كه بيانگر عظمت و كمال و قرب و ويژگى منحصر به فرد ائمه (عليهم السلام) است، در واقع بيانگر مقامات معنوى و روحانى و شخصيت آنان است، نه شخص آنها. تبلور اين كمالات در اولياى الهى، بهترين دليل بر كمالات خداوند و نشانه كبريايى و بزرگى او است. آنان، خود را بندگان خدا و آينه داران صفات جلال و جمال حق مىدانند و بهتر از هر كس ديگر، علوّ و بزرگى حق را نشان مى دهند و به همين دليل، اميرمؤمنان (عليهم السلام) مى فرمايد: «مالله آية اكبر منى[2]؛ براى خداوند، نشانهاى بالاتر از من نيست».
پيشوايان معصوم [عليهم السلام] ، پرچمداران دين، ترجمان قرآن، ركن توحيد، جانشينان خداوند، درهاى ايمان، امينان پروردگار، وارثان پيامبر، جايگاه شناخت خدا، كانون بركت و حكمت، حافظان اسرار الهى[3] و در يك كلام، آينه تمام نماى حق مى باشند و معرفى مقامات و جايگاه والاى آنان، در حقيقت، معرفى و شناساندن دين حق و شريعت الهى است. شخصى از امام حسن عسكرى (عليه السلام ) درخواست كرد كه ايشان چگونگى صلوات و درود بر معصومين (عليهم السلام) را به او بياموزد. آن حضرت چگونگى آن را به او آموخت و هنگامى كه به نام پاك خود رسيد، سكوت كرد. راوى نحوه صلوات بر خود آن حضرت و امام بعد از ايشان را نيز درخواست كرد. حضرت عسكرى (عليه السلام) فرمودند: «اگر نه اين بود كه اين كار (صلوات بر خودم و بيان فضايل و كمالاتم)، از معالم و معارف دين است و خداوند به ما امر فرموده تا آن را به اهلش برسانيم، دوست داشتم ساكت باشم و چيزى در اين مورد نگويم[4].
دعاى افتتاح، در شبهاى ماه مبارك رمضان خوانده مىشود و دربردارنده چندين بخش است:
1.حمد و ثناى الهى و بيان كمالات و صفات جمال و جلال حق و لطف و احسان او به بندگانش. به چند قسمت از اين بخش اشاره مى شود:
1-1اللهم إنّى افتتح الثناء بحمدك و انت مسدّد للصواب بمنّك و ايقنت انّك ارحم الراحمين فى موضع العفو و الرحمة و اشدّ المعاقبين فى موضع النكال و النقمة و اعظم المتجبّرين فى موضع الكبرياء و العظمة؛ خدايا من مدح و ثناى ذات پاكت را با حمد و ستايش تو آغاز مى كنم و تو با لطف و كرمت، كار درست و نيك را استوار ساخته و استحكام مى بخشى، و من يقين دارم كه تو در جايگاه گذشت و رحمت، از همه مهربانتر و در هنگام كيفر و انتقام، از همه سختگيرتر و در بزرگى و عظمت، از همه سرآمدى».
2- 1الحمد لله الفاشى فى الخلق امره و حمده، الظاهر بالكرم مجده، الباسط بالجود يده الذى لاتنقص خزائنه ولا تزيده كثرة العطاء الّا جوداً و كرماً انّه هو العزيز الوهاب؛ ستايش از آن خداوندى است كه فرمان و ستايشش، در ميان آفريدگان، گسترده و عظمت و بزرگى اش با لطف و كرمش هويدا گشته است. خدايى كه گنجينه هايش بى پايان است و فزونى بخشش و عطاى او، بر سخاوت و لطفش مى افزايد. بىترديد، او قدرتمند و بسيار بخشنده است».
3- 1فكم يا الهى من كربة قد فرّجتها و هموم قد كشفتها و عثرة قد اقلتها و رحمة قد نشرتها و حلقة بلاء قد فككتها؛ خداى من چه بسيار ابرهاى غم و اندوه كه از آسمان دلم پراكندى و ناراحتى هايى كه از من زدودى و لغزشهايى كه بر من بخشيدى و رحمتى كه بر من گستردى و زنجير بلايى كه آن را گسستى».
4- 1يا ربّ انك تدعونى فاوَلّى عنك و تتحبّب إلىّ فاتبغض اليك و تتوددّ إلىّ فلا اقبل منك كانّ لى التطول عليك فلم يمنعك ذلك من الرحمة لى و الاحسان إلىّ و التفضّل علىّ؛ پروردگار من! تو مرا به خود مىخوانى، ولى من از تو رو مىگردانم. تو با من محبت مى كنى و من با تو دشمنى مى ورزم. تو با من مهربانى و دوستى مىكنى، ولى من از تو نمى پذيرم. گويى من بر تو منت دارم؛ ولى اين گستاخى ها و نادانى ها، لطف و رحمت تو را از من باز نداشت و مرا از فضل و عطايت بى بهره نساخت».
- درود و صلوات بر پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) و خاندان پاكش و بيان جايگاه والا و فضايل و كمالات آنان.
در قسمتى از اين بخش دعا آمده است: «اللهم صلّ على محمد عبدك و رسولك و امينك و صفيّك و حبيبك و خيرتك من خلقك و حافظ سرّك و مبلغ رسالاتك افضل و احسن و اجْمَلَ و اكمل و ازكى و انمى و اطيب و اطهر و اسنى و اكثر ما صلّيت و باركت و ترحّمت و تحنّنت و سلّمت على احد من عبادك و انبيائك و رسلك و صفوتك و اهل الكرامة عليك من خلقك؛ خدايا! برترين، نيكوترين، زيباترين، كاملترين، پاكيزهترين، بالنده ترين، بهترين، پاكترين و والاترين درود و بركت و رحمت و عطوفتى كه نسبت به بندهاى و پيامبرى و فرستادهاى و انسان برگزيده و شايسته لطف و كرامتى داشتهاى، بر محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) كه بنده و فرستاده و امانتدار و برگزيده و محبوب تو و اختيار شده تو از ميان آفريدگانت و نگهبان راز و رساننده پيامهاى تو است، بفرست».
3.درباره حضرت ولى عصر( عجل الله تعالی فرجه الشریف) و شكوه از غيبت و دعا براى تعجيل در ظهور و آرزوى استقرار دولت حق و حكومت عدل آن بزرگوار و خدمتگزارى در دولت كريمه.
چند نمونه از اين بخش را بيان مى كنيم:
1- 3.اللهم اعِزَّه و اعْزِزْ به و انصُرُه و انتصر به و انصره نصراً عزيزاً و افتح له فتحاً يسيراً و اجعل له من لدنك سلطاناً نصيراً؛ خدايا او (امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف) را عزيز گردان و به واسطه او مؤمنان را عزيز كن. او را يارى فرما و به وسيلة او ديگران را نيز ياري كن. او را با اقتدار و سربلندى پيروز گردان و گشايشى آسان، بهرهاش ساز و از جانب خود، سلطنتى همراه با پيروزي، برايش قرار ده».
2- 3.اللهم إنا نرغب اليك فى دولة كريمة تُعِزّ بها الاسلام و اهله و تذلّ بها النفاق و اهله و تجعلنا فيها من الدعاة إلى طاعتك و القادة إلى سبيلك و ترزقنا بها كرامة الدنيا و الآخرة؛ خداوندا از تو حكومت شايسته و بزرگوارانهاى درخواست مى كنيم كه در سايه آن، اسلام و مسلمانان را عزيز و سربلند گردانى و نفاق و اهلش را خوار و زبون كنى و ما را در آن حكومت، از دعوت كنندگان به پيروىات و پيشوايان راهت قرار دهى».
3- 3.اللهم المم به شعثنا و اشعب به صدعنا و ارتق به فتقنا و كثّر به قلّتنا و اعزز به ذلّتنا و اغن به عائلنا و اقض به عن مغرمنا و اجبر به فقرنا و سُدَّ به خلّتنا و يسّر به عسرنا و بيّض به وجوهنا و فكّ به اسرنا و انجح به طلبتنا و انجز به مواعيدنا و استجب به دعوتنا و اعطنا به سؤلنا و بلّغنا به من الدنيا و الاخرة آمالنا و اعطنا به فوق رغبتنا؛ خدايا به وسيله آن امام، ما را از پراكندگى به جمعيت برسان. رخنه ميان ما را پر كن و جدايى ما را به وصل، بدل ساز. تعداد كم ما را افزون گردان. ما را از خوارى به سربلندى نايل ساز. نياز ما را به بىنيازى تغيير ده. بدهىمان را ادا و ندارىمان را جبران كن. راه تهىدستىمان را ببند و سختىمان را آسان گردان. به ما آبرو ببخش و از اسارت آزادمان كن. خواستههايمان را برآورده كن. وعده هايمان را عملى و دعايمان را برآورده ساز. درخواستمان را اجابت فرما و ما را به آرزوهاى دنيا و آخرتمان برسان و به واسطه او (امام زمان) افزون بر ميل و خواهشمان به ما ببخش».
پی نوشت ها:
[1].شيخ عباس قمى، مفاتيح الجنان، زيارت جامعه كبيره.
[2].ابن شهر آشوب، مناقب آل ابى طالب، ج 2، ص 294.
[3].ر. ك: زيارت جامعه كبيره و اصول كافى، باب الجنة.
[4].مفاتيح الجنان، صلوات بر حجج طاهره عليهم السلام .