محمد بن محمد بن نعمان، معروف به ابن معلم،شخصیتی نامدار و اثر گذار که معلم و راهنمای چشم انتظاران امام عصر (علیه السلام) است؛ معلمی که با شمع وجودش روشنگر راه انتظار در دوران پرمخاطره ی تاریخ تشیع است.ابن معلم که با طلوعِ پر فایده اش، روشنگر مکتب انتظار در محافل و مجالس مهم شهر بغداد در قرن چهارم و پنجم هجری است؛ او یگانه عالم مبرّز و سخنوری است که با نیروی علم و بیان و منطق محکم خود، در تمام موارد بر همگان غلبه می یافت.
شیخ مفید ؛ نور چشم امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
امام زمان (علیه السلام) او را بزرگ داشته و «مفیدش» خوانده است در یکی از نامه های امام عصر (علیه السلام) به شیخ مفید چنین آمده است:وَلَوْ أَنَّ أشْیاعَنا وَفَّقَهُمُ اللّهُ لِطاعَتِهِ عَلَی اجْتِماع مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیْهِمْ لَما تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْیُمْنَ بِلِقائِنا، وَلَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعادَةُ بِمُشاهَدَتِنا عَلی حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَصِدْقِها مِنْهُمْ بِنا، فَما یَحْبِسُنا عَنْهُمْ إِلاّ ما یَتَّصِلُ بِنا مِمّا نَکْرَهُهُ وَلا نُؤْثِرُهُ[1]
اگر شیعیان ما که خداوند توفیق طاعتشان دهد در راه ایفای پیمانی که بر دوش دارند، همدل میشدند، میمنت ملاقات ما از ایشان به تأخیر نمیافتاد و سعادت دیدار ما زودتر نصیب آنان میگشت، دیداری بر مبنای شناختی راستین و صداقتی از آنان نسبت به ما، علّت مخفی شدن ما از آنان چیزی نیست جز آن چه از کردار آنان به ما میرسد و ما توقع انجام این کارها را از آنان نداریم.
شیخ مفید؛روشنگر مکتب انتظار
او در عصری پر التهاب و دورانی پر اضطرار- که بحث ها، مناظرات، جدال ها و گفتگوهای بسیار رایج بود، سکانداری حرکت شیعه را برعهده داشت و در یک جمله می توان آن عصر را «عصر پیکارهای عقیدتی» نامگذاری کرد.ریاست جهان شیعه در چنین عصری پرتلاطم و آشوب زده کاری بس طاقت فرسا بود که شیخ مفید با تدبیر عالمانه و دقیق، آن را به انجام رساند. دوره ای که درگیری های سیاسی و مبارزات علمی معرکه آرای زمان بود.این عالم فرهیخته بود که با چشمانی بصیرت امیز به اطراف نگریست. اوضاع زمان خویش را مسیری به سوی پرتگاه فرهنگی و اعتقادی می دانست و نقش فسادانگیز قدرت های سیاسی را به خوبی درک می کرد.در اواخر ماه صفر سال 416 هجری، نامهای از طرف حضرت ولیعصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) برای شیخ مفید فرستاده شد که در آن ضمن ستایش و تکریم وی، برای اولین بار، لقب [مفید] به وی داده شد. شیخ اشک شوق بر آن ریخت و بوسه سپاس به آن زد.چون نامه شریف را گشود دستخط مبارکش رخ نمود:«لِلْأَخِ السَّدِیدِ وَ الْوَلِیِّ الرَّشِیدِ الشَّیْخِ الْمُفِیدِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ النُّعْمَانِ أَدَامَ اللَّهُ إِعْزَازَهُ مِنْ مُسْتَوْدَعِ الْعَهْدِ الْمَأْخُوذِ عَلَى الْعِبَادِ:أَمَّا بَعْدُ سَلَامٌ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْوَلِیُّ الْمُخْلِصُ فِی الدِّینِ الْمَخْصُوصُ فِینَا بِالْیَقِینِ فَإِنَّا نَحْمَدُ إِلَیْکَ اللَّهَ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَ نَسْأَلُهُ الصَّلَاهَ عَلَى سَیِّدِنَا وَ مَوْلَانَا وَ نَبِیِّنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ وَ نُعْلِمُکَ أَدَامَ اللَّهُ تَوْفِیقَکَ لِنُصْرَهِ الْحَقِّ وَ أَجْزَلَ مَثُوبَتَکَ عَلَى نُطْقِکَ عَنَّا بِالصِّدْقِ...»[2].
«برادر گرامی، استوار و دوست راه یافته شیخ مفید، ابی عبدالله، محمد بن محمد بن نعمان- که خدا شوکتش را پاینده بدارد- از گیرنده عهدی که از بندگان- آن پیمان- گرفته شده است:به نام خداوند بخشنده مهربان، اما بعد، سلام بر تو ای دوست مخلص در دین، همانا ما حمد و سپاس می گوییم خدایی را که هیچ معبودی جز او نیست و از او درخواست درود بر آقا و مولایمان و فرستاده الهی حضرت محمد و آل او می نماییم و تو را- خداوند توفیقش را بر تو مستمر فرماید- آگاه می کنیم بر یاری حق...
ما تو را اعلام می داریم که اذن داده شده است به ما در مشرف کردن تو به مکاتبه و تکلیف کردن تو به چیزی که ادا کنی آن را از جانب ما به دوستان و موالی ما، آنها که پیش از تو، از دوستان ما بوده اند خداوند آنان را به طاعت خود عزیز گرداند و مهمّات آنان را به رعایت کردن و حفظ کردن آنها کفایت کند، خداوند تو را به یاری خود تأیید کند...
آگاه باش بر آن چند در مکان دوری قرار گرفته ایم- از سکونت با ستم کاران به حسب آنچه خدای تعالی برای ما اراده فرموده، از صلاح ما و شیعیان مؤمن ما، تا مادامی که دولت دنیا در دست فاسقین است- در عین حال ما از اخبار و حالات شما آگاهیم و چیزی از شما بر ما پوشیده نیست، هر یک از شما باید به چیزی که مایه محبت ماست، عمل کند و از آن چه به کراهت و غضب ما نزدیک است دوری کند. چون امر ما یک مرتیه و ناگهانی واقع شود که دیگر توبه سودی ندهد و پشیمانی از گناه او را از عقوبتِ ما آزاد نسازد. خداوند رشد و دانایی به شما دهد و توفیق از سر رحمتش به شما لطف کند...»
شیخ مفید؛عبد صالح
از مسائل بسیار مهم در خصوص شیخ مفید که نشان از جایگاه رفیع او در بین عالمان شیعه دارد آن است که او در طول سه سال، مشرف به دریافت سه نامه از محضر امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شده است.
امام زمان[عجل الله تعالی فرجه الشریف] در این نامه ها او را اینگونه خطاب می کند:
1- للاخ الاعزا السدید الشیخ المفید: برادر عزیز و استوار شیخ مفید.
2- سلام علیک ایهاالعبد الصالح الناصر للحق الداعی الیه. سلام بر تو ای بنده شایسته خدا و ای یاری دهنده حق و دعوت کننده بسوی آن.
منابع:
[1] و [2]. احتجاج، ج2، ص315 ، 496، 498; بحارالأنوار، ج53، ص177، ح8 .
برای مطالعه بیشتر ؛http://www.mahdi313.com/?pg=articles&catid=46&id=2604