مقدمه:
آرزوى ظهور یک مصلح، در همه مذاهب، امرى مشترک و از اصول مسلم اعتقادى ادیان به شمار مىرود. در عهد عتیق کتاب مقدس یهودیان نیز، اشارات مکرّری به منجی آخر زمان گردیدهاست.[1] کسی که خواهد آمد تا جهانی را که همه خواستار آنند و سودایش را در سر می پرورانند، از نو بسازد. جهانی روشن و عاری از پلیدیها که در آن آدمی به همه آرزوها و امیال پاک انسانی برسد و کامیاب شود. در زبور داوود که تحت عنوان مزامیر در عهد عتیق آمده، تقریباً در هر بخش از آن، اشاره به ظهور منجی آخرالزمان، و نوید پیروزی صالحان بر شریران، و بالاخره تشکیل حکومت واحد جهانی و تبدیل ادیان و مذاهب گوناگون به دینی واحد و جهان شمول شدهاست. نوشتار حاضر اشارهای مختصر به انتظار موعود در آیین یهود نمودهاست.
انتظار منجی در آیین یهود
عهد عتيق نامي است كه مسيحيان در مقابل عهد جديد خود به كتاب يهوديان دادهاند كه البته به هر دو عقيده دارند. عهد عتيق 39 كتاب دارد و از نظر موضوع به سه بخش تقسيم ميشود:
1- تورات و بخش تاريخي عهد عتيق؛
2- حكمت، مناجات و شعر مانند كتاب ايوب و كتاب مزامير؛
3- پيشگوييهاي انبيا مانند كتاب يونس، كتاب زكريا و كتاب حَبَـقوق؛
كتاب مقدّس يهوديان يعني تورات در آغاز عهد عتيق قرار دارد و هر بخش آن به نام « سفر» و هر سفر به چند باب و آياتي چند تقسيم شده است، و تفسيري كه علماي يهود بر آن نوشتهاند « تلمود» نام دارد.[2]
يهوديان پس از نخستين ويراني شهر قدس، همواره در انتظار يك رهبر الهي فاتح بودهاند كه اقتدار و شكوه قوم خدا را به عصر درخشان داوود و سليمان برگرداند.
آنان معتقدند نجات دهندهي آخرالزمان، مسيح (ماشِيَح) به معناي مسح شدهي خداوند است كه جهان مطلوب و درخشان آينده را ميسازد.
به اعتقاد همهي يهوديان، نجاتدهنده (مسيح) انساني است همانند ديگران؛ اما برخوردار از جلوه و جبروت خدايي. او جهان را با نور خويش كه جلوهاي از نور خداست روشن خواهد كرد.
در زبور داوود كه تحت عنوان مزامير در عهد عتيق آمده، تقريباً در هر بخش از آن، اشاره به ظهور منجي آخرالزمان و نويد پيروزي صالحان بر شريران، و بالأخره تشكيل حكومت واحد جهاني و تبديل اديان و مذاهب گوناگون به ديني واحد و جهان شمول ديده ميشود:
« زيرا كه شريران منقطع خواهند شد و اما منتظران خداوند، وارث زمين خواهند شد. هان بعد از اندك زماني شرير نخواهد بود، در مكانش تأمل خواهي كرد و اما حليمان وارث زمين خواهند شد ... زيرا كه بازوان شرير شكسته خواهد شد. و اما صالحان را خداوند تأييد ميكند. خداوند روزهاي كاملان را ميداند و ميراث آنها خواهد بود، تا ابدالاباد.»[3]
دورنمايي از جهان نوين و ظهور مسيحا كه در آثار نويسندگان يهودي آمدهاست، بيان كنندهي اين معناست كه خداوند متعال در آخرالزمان جهان را دگرگون خواهد فرمود و صالحان و ابرار از ظالمان و اشرار جدا خواهند شد و اين روزگار پر از ظلم و جور به پايان خواهد رسيد. هر چند اين پيروزي در آثار يهود به رهبري مسيح با القابي مانند « فرشتهي منتخب داوود» حاصل ميگردد.[4]
در كتاب حبقوق نبي نيز از ديگر بخشهاي مجموعهي عهد عتيق آمدهاست:
« اگر چه تأخير نمايد، برايش منتظر باش، زيرا كه البته خواهد آمد و درنگ نخواهد كرد ... بلكه جميع امتها را نزد خود جمع ميكند و تمامي قومها را براي خويشتن فراهم ميآورد».[5]
شور و التهاب انتظار موعود در تاريخ پر نشيب و فراز يهوديت موج ميزند. يهوديان در طول تاريخ، هر گونه خواري و شكنجه را به اين اميد بر خود هموار كردهاند كه روزي مسيحا بيايد و آنان را از گرداب ذلت و درد و رنج برهاند و فرمانرواي جهان گرداند. در عصر ما هم که يهوديان صهيونيست به پا خاسته و با اشغال فلسطين، در صدد برآمدهاند حقارت هميشگي قوم يهود را برافكنند، چيزي از تب و تاب انتظار موعود كاسته نشدهاست. درست است كه اقليتي ناچيز از يهوديان بر اثر دلبستگي شديد به اميدهاي قديم، تشكيل دولتي صهيونيستي را مخالف آرمان مسيحايي شمرده و پيوسته با آن مخالفت كردهاند، ولي اكثر يهوديان آن را با جان و دل پذيرفته و آن را رهگشاي عصر مسيحا دانستهاند. هم اكنون صهيونيستهاي اشغالگر فلسطين، علاوه بر دعاهاي مسيحايي روزانه، در پايان مراسم سالگرد بنيانگذاري رژيم اسراييل غاصب، پس از دميدن در شيپور عبادت، اين گونه دعا ميكنند:
«ارادهي خداوند، خداي ما چنين باد كه به لطف او شاهد سپيدهدم آزادي باشيم و نفخ صور مسيحا گوش ما را نوازش دهد».[6]
نتیجه:
دورنمايي از جهان نوين و ظهور مسيحا كه در آثار نويسندگان يهودي آمدهاست، بيان كنندهي اين معناست كه خداوند متعال در آخرالزمان جهان را دگرگون خواهد فرمود و صالحان و ابرار از ظالمان و اشرار جدا خواهند شد و اين روزگار پر از ظلم و جور به پايان خواهد رسيد.
پینوشتها:
[1]. ر.ک: اشعیا، 1:11-10 و 65: 9-13 و 18-20؛ دانیال، 12: 1-5 و 10-13؛ حبقوق، 2: 3-5.
[2]. اديان زندهی جهان، ص 245 ؛ تلمود که به « تورات شفاهی» معروف است گفتههای حکیمانه دانشمندان یهود است. به عقیده آنان، این گفتهها نسل به نسل از زمان موسی(علیه السّلام) برای یهود، باقی مانده و در تلمود جمع آوری و زیربنای فکری و اعتقادی بنی اسرائیل شدهاست.
[3]. مزامير، مزمور 37، آيههای 9-18، به نقل از محمد خادمی شيرازی، ياد مهدی (عليه السلام)، ص46 .
[4]. تاريخ اديان، ترجمهی علی اصغر حكمت، ص365 .
[5]. حبقوق نبی، فصل2، آيههای3-5، به نقل از علی اکبر مهدیپور، او خواهد آمد، ص122 .
[6]. حسين توفيقی، آشنايی با اديان بزرگ، ص102 .