در آيين بندگي الهي، هر رهرو، وامدار و ادامه دهنده مسير بندگي است که پيشينيان وي در آن کوي قدم نهادهاند. سلسله انبياء و اولياي الهي نيز چنين هستند. هر پيامبري قدم بر جاي پاي پيامبر قبل از خود گذارده و با اندوخته هدايتگري خويش بر توشه راهبري انبياء پيش از خود افزوده است.[1]
نبي گرامي اسلام (صلی الله علیه و آله) وارث علوم جميع پيامبران است. دين او آخرين دين و حاوي تمام عناصر هدايت تا قيامت است. مطابق اعتقادات شيعه او اين ميراث گرانبها را به اميرالمومنين علي(علیه السلام) سپرده است[2] و اين ميراث عظيم در سلسله ائمه طاهرين دست به دست گشته و در انتها به امام آخرين و سلاله اوصياء پيامبرحضرت ولي عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) رسيده است. با نگاهي گذرا به زيارتنامههاي عام و خاص ائمه طاهرين به اين موضوع و اهميت آن پي ميبريم چنانکه در برخي زيارتها تعدد طرح مبحث ارث بردن امام از هريک از انبياء قبلي و امامان پيشين به وضوح نمودار است.[3]
امام حسين (علیه السلام) وارث تمامي انبياي الهي
در ميان زيارات امامان، اين موضوع در زيارتهاي متعددي از امام حسين (علیه السلام) آمده است. يکي از اين موارد زيارت وارث امام حسين [علیه السلام) است که در عين کوتاه بودن به طور مفصل به ميراث داري سيد الشهداء از انبياء و اولياء پيشين اشاره شده است. اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ آدَمَ صَفْوَةِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ نُوحٍ نَبِىِّ اللَّهِ،... اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ فاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ [4] حال سوال اينجاست که منظور از وراثت امام حسين (علیه السلام) از انبياء و امامان پيشين چيست؟
وقتي به امام حسين (علیه السلام) وارث پيامبران گفته ميشود، پيداست که ارث مادي و مالي منظور نيست، زيرا اوّلاً هنگامي که در پيشگاه مقدسش براي زيارت ميايستيم و اين کلمات را بر زبان جاري ميکنيم، به قصد تعظيم و تجليل از مقام شامخ او است، نه خبر دادن از اين که چه اموالي را از پيغمبران به ارث بُرد! ثانيا اگر هم مالي از پيغمبران باقي مانده بود، زماني طولاني بين آدم و ديگر پيامبران با امام حسين (علیه السلام) است و ميبايست به بازماندگان مستقيمشان ميرسيد، نه امام حسين، پس بايد معناي ديگري را جستجو کرد.
وراثت حسين(علیه السلام) از انبيا و اوصيا براي آن است که خط جهاد در راه حق و مبارزه با باطل و ستم و طاغوت، سرلوحه دعوت همه انبياي الهي بوده و کربلا تجليگاه درگيري حق و باطل است. عاشورا حضور دوبارة آدم و نوح و ابراهيم و موسي و عيسي (علیه السلام) در قله فريادگري و هدايت است. اين که حسين را وارث آدم (علیهالسلام) ميخوانيم و زيارت وارث را با سلام بر آن پيمبران الهي آغاز ميکنيم، براي همين است؛ يعني نقطه اتصال همه حرکتهاي الهي و انقلابهاي خدايي، به صورت تجسم دوباره پيامبران و اوصيا در لحظههاي خورشيدي عاشورا و واقعيت سرشار کربلا.[5]
از سوي ديگر قرآن مجيد يکي از اهداف بعثت پيامبران را قيام براي عدالت اجتماعي يا آماده کردن زمينه براي آن ميداند: لقد ارسلنا بالبينات و انزلنا معهم الکتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط؛ پيامبران را با دلائل روشن فرستاديم و با آنها کتاب و ميزان نازل کرديم تا مردم براي برپايي عدالت قيام کنند».[6] در زيارت امام حسين(علیه السلام) ميخوانيم: أشهد أنّک قد أمَرتَ بالقسط و العدل و دعوت إليهما؛ گواهي دهم که دستور به عدل و داد فرمودي و مردم را به آن دعوت کردي».[7] از اين رو ميتوان نتيجه گرفت: تلاش براي برپايي عدالت اجتماعي و مبارزه با ستم، رسالت همه انبيا و ميراث مشترک رسول الهي است و حسين بن علي (علیه السلام) به دليل دعوت به عدل و مبارزه با بيعدالتي، وارث همه انبيا است.[8]
آري! کسي که از تمامي انبياي بزرگوار، علي الخصوص خاتم انبيا و علي مرتضي (علیه السلام ) و فاطمة الزهرا(سلام الله علیها) و حسن (علیه السلام) مجتبي(علیه السلام) ارث برده باشد، چکيده و عصارة تمام انبيا واوليا خواهد بود. از همينرو، امام حسين (علیه السلام) با دارا بودن اين چنين پشتوانة معنوي و الهيتوانست اسلام پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را احيا نمايد و حوادث عاشوراي ۶۱ هجري قمري را باشجاعت رقم بزند. با اين پشتوانه معنوي است که خون حق بر شمشير باطل پيروز گشت و حضرت با نثار و ايثار جان و جوانان خود، مطلوب خود را که عدم انحراف اسلام بود؛ بهدست آورد.
امام مهدي (عجل الله تعالی فرجه الشریف) وارث تمامي پيامبران و امامان
امام مهدي ع به عنوان آخرين وصي پيامبر و دوازدهمين امام و کسي که خداوند او را به عنوان ذخيره خويش و منجي جهان و جهانيان انتخاب نموده، دارنده تمامي علوم و کمالات پيامبران و امامان پيش از خود است. او که عصاره خلقت پروردگار و انسان کامل و يگانه گيتي است، بايد هم تجليگاه همه خوبيها باشد. اَلسَّلامُ عَلى مَهْدِىِّ الْأُمَمِ وَجامِعِ الْكَلِمِ [9] او ميراث دار تمامي شرايع و آيينهاي الهي است: اَلسَّلامُ عَلى وارِثِ الْأَنْبِيآءِ، وَخاتَمِ الْأَوْصِيآءِ [10]
اين موضوع علاوه بر اينکه در زيارات امام مهدي (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نمودار است، در روايات متعددي هم اشاره شده است. احاديثي که از ائمه معصومين (علیه السلام) وارد شده اثبات مينمايد همه علوم و دانش هايي که در نزد پيامبران الهي و ائمه معصومين بوده، به آخرين حجت الهي و دوازدهمين وصي پيامبر(صلی الله علیه و آله) رسيده و حضرت مهدي ع وارث علوم انبيا و ائمه (علیه السلام) است: عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ وَ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ إِنَّ الْعِلْمَ الَّذِي نَزَلَ مَعَ آدَمَ علیه السلام لَمْ يُرْفَعْ وَ الْعِلْمُ يُتَوَارَثُ وَ كَانَ عَلِيٌّ ع عَالِمَ هَذِهِ الْأُمَّةِ وَ إِنَّهُ لَمْ يَهْلِكْ مِنَّا عَالِمٌ قَطُّ إِلَّا خَلَفَهُ مِنْ أَهْلِهِ مَنْ عَلِمَ مِثْلَ عِلْمِهِ أَوْ مَا شَاءَ اللَّه[11]همچنين در برخي روايات نيز تصريح شده علاوه بر علوم الهي، برخي گنجينههاي آسماني که در دست پيامبران بوده نيز نزد امام حاضر وديعه نهاده شده است:
أَيُّوبُ بْنُ نُوحٍ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ شُعَيْبٍ الْخَزَّازِ عَنْ ضُرَيْسٍ الْكُنَاسِيِّ قَالَ كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام وَ عِنْدَهُ أَبُو بَصِيرٍ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ دَاوُدَ وَرِثَ الْأَنْبِيَاءَ وَ إِنَّ سُلَيْمَانَ وَرِثَ دَاوُدَ وَ إِنَّ مُحَمَّداً وَرِثَ سُلَيْمَانَ وَ مَا هُنَاكَ وَ إِنَّا وَرِثْنَا مُحَمَّداً ص وَ إِنَّ عِنْدَنَا صُحُفَ إِبْرَاهِيمَ وَ أَلْوَاحَ مُوسي[12]
جالب آن است که حضرت ولي عصر عج از برخي از اين موارد جهت اثبات حقانيت خود و اتمام حجت درهنگام ظهور بهره ميگيرد.[13] در حديثي از امام صادق ( علیه السلام) نيز آمده است که تمامي معجزات انبياء در دستان امام مهدي عج است: ما مِن مُعجِزَةٍ مِن مُعجزاتِ الانبياءِ وَالاوصِياءِ إِلا وَيَظهَرُ اللهُ تَباركَ وَ تَعالي مِثلَها فِى يَدِ قَائِمنا، لاتمامِ الحُجَّةِ عَلَي الاعداءِ[14]
علاوه بر ودايع انبياء، امام مهدي ميراث دار امانتهايي گرانبها از سلسله ائمه طاهرين نيز ميباشد. از جمله اين موارد ميتوان به کتاب جامعه علی(علیه السلام) و مصحف فاطمه س اشاره نمود که ائمه در احاديث متعدد به در دست داشتن آنها اذعان مينمودند.
حال سوال اينجاست که چه ويژگي در امام آخرين هست که او را حامل چنين ميراث عظيمي نموده است؟ و او با اين وديعه گرانبها چه ميکند؟ پاسخ اين سوال را ميتوان از آيات قرآن کريم و روايات برداشت نمود. آري، گروهي در آخرالزمان ميآيند که زمين و هرچه در آن است را به ارث ميبرند و اين خواست خداوند و تمامي برگزيدگان الهي است : وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ[15] و نريد ان نمن علي الذين استضعفوا في الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثين[16]
وعدالله الذين آمنوا منكم و عملوا الصالحات ليستخلفنهم في الارض كما استخلف الذين من قبلهم و ليمكنن لهم دينهم الذي ارتضي لهم و ليبدلنهم من بعد خوفهم امناً يعبد و نفي لايشركون بيشيئاً و من كفر بعد ذلك فاولئك هم الفاسقون[17]
پيشواي اين قوم برگزيده، آخرين ذخيره الهي و آخرين وصي آخرين پيامبر الهي است. اوست که ميبايد هر آنچه تمامي مردان الهي در انديشه ميپرورانده اند و آرزو داشتند، عملي کند. او در اين راه دانشي کامل و توانايي وسيع ميخواهد و به همين دليل است که او ميراث دار تمامي خوبيها از پيشينيان فرزانه است.
اوست که اسلام پيامبر آخرين محمد (صلی الله علیه و آله) را در جهان استيلا ميبخشد، و طعم شيرين عدالت علوي را به مذاق تمامي مردمان ميچشاند، و حسين وار جان به کف نهاده در برابر ظلم و فساد قيام ميکند، و در آخر پرچم قسط و عدل را در سراسر زمين ميگستراند. [18]
پی نوشت ها:
[1].به عنوان نمونه " و ورث سليمان داوود" نمل(27 ) آيه 16.
[2].اَلسَّلامُ عَلى صالِحِ الْمُؤْمِنينَ، وَوارِثِ عِلْمِ النَّبِيّينَ" زيارت امام علي (ع) ، مفاتيح الجنان
[3].به عنوان نمونه مي توان در زيارات عام به زيارت جامعه کبيره (السّلام علي ائمه الهدي و مصابيح الدجي و ... ورثه الانبياء) و در زيارات خاص به زيارت وارث حضرت سيد الشهداء و نيز زيارت امام رضا (ع) اشاره نمود.
[4].زيارت وارث، مفاتيح الجنان
[5].جواد محدثي، فرهنگ عاشورا، ص 460.
[6].حديد (57) آيه 25.
[7].مصباح کفعمي، ص 491.
[8].برگرفته از سايت مرکز ملي پاسخگويي سوالات ديني - پاسخگو
[9].زيارت صاحب الامر ع منقول از ابن طاووس، مفاتيح الجنان
[10].همان
[11]. الكافي ج1 ،ص222 باب أن الأئمة (ع) ورثة العلم يرث بعضهم بعضا العلم
[12]. - بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهارج 26 ص 183
[13]. آيه الله صافي گلپپايگاني، منتخبالاثر، ص 309.
[14]. شيخ حر عاملي، إثبات الهداة، ج 3، ص 700، ح 137.
[15].سوره انبياء آيه 105
[16].سوره قصص آيه 5
[17].سوره نور آيه 55
[18].در اين مقاله از منابع زير نيز استفاده شده است:موعود، ارديبهشت 1387، شماره 87، موعود، فروردين و ارديبهشت 1384، شماره 52، سايت خبري آينده روشن، سايت مرکز ملی پاسخگويی به مسائل دينی
نگارنده: زهير دهقانی آرانی