مقدمه:
آرزوها و آمال انسانها معيار خوبي براي سنجش ميزان رشد و تعالي آنها است.آرزوهاي متعالي، حكايت از كمال روح و رشد شخصيت انسانها ميكند؛ برعكس آرزوهاي حقير و بيارزش، نشان از بياهميتي و رشدنيافتگي افراد دارد. آرزوها، انسان را به حركت وا ميدارد.
نقش انتظار
انتظار، اعتراض دائمي برضد بيعدالتيها است؛ نجات از سكون و ركود است، در صحنهبودن است. انتظار، نقش مهمي در سازندگي، پويايي و اصلاح فرد و جامعه در زمان غيبت دارد. اگر انسان منتظر، به وظايفي كه براي او شمرده شدهاست عمل كند، به الگوي مطلوب انسان ديندار دست مييابد.
انتظار مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) اقتداي به او، بيعت با او و سرسپاري به فرمان او است؛ سنگرباني عقيده، مرزباني انديشه و مبارزه در راه پاسداري از حريم دين و ولايت است. انتظار فرج، كار است، حركت است، تلاشي هدفمند است و با بيهدفي، سكون و تنآسايي سازگاري ندارد. مگر ميشود در انتظار سرسبزي روزگاران بود و در فصل برگريزان، از پا نشست؟
منتظر، تلاشگري نستوهاست كه برابر هر انحرافي ميايستد و با الهام از شيوه و آيين امام و مقتداي مورد انتظار خويش، در راه اصلاح خود و جامعهاش به جهاد و مقاومت ميپردازد. از آن زمان كه فرشتگان الهي به امر خدا، برابر حضرت آدم (عليه السلام) سر به سجده فرود آوردند، بحث از انتظار موعودي از سلاله آخرين پيامبر الهي به ميان آمد. ديگر اين، وظيفه تمام فرستادگان آسماني شد كه منتظر باشند و ديگران را هم به انتظار دعوت كنند. آن زمان كه لوط، برابر فاسدان قوم خود قرار گرفت و گفت: «كاش براي مقابله با شما قدرتي داشتم يا به تكيهگاهي استوار پناه ميجستم»[1] انديشه انتظار قائم، در روح و جانش جاري بود. امام صادق (عليه السلام) فرمود:
حضرت لوط (عليه السلام) اين سخن را نگفت، مگر براي تمناي دسترسي به قدرت قائم ما. و آن تكيهگاه استوار، چيزي نبود، جز استواري و توانايي ياران او ... [2].
انتظار، در زمان غيبت و عدم حضور ظاهري امام در جامعه، به نوعي، اعلام پذيرش ولايت و امامت آخرين وصي پيامبر خاتم (صلي الله عليه و آله و سلم) است و همين انتظار موجب ميشود ارتباط شيعيان با امامشان ـ اگرچه به صورت ارتباط قلبي و معنوي ـ حفظ شود.
اما بهراستي منتظر واقعي كيست؟...
منتظر واقعي، كسي است كه به امامش معرفت داشته باشد؛ يعني اعتقاد به ولايت و معرفت به شخصيت او. اعتقاد به ولايت، تعهد و پيماني است كه جز با اطاعت كامل نميشود. كسي منتظر واقعي است كه علاوه بر خودسازي به ديگرسازي نيز بپردازد، تا از اين طريق، زمينههاي ظهور آن حضرت را فراهم سازد.
پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) پيش از اينكه ستاره پرفروغ امامت امامان (عليهم السلام) طلوع كند، برترين جهاد امتش را انتظار فرج دانسته است؛ زيرا انتظار فرج، انتظار جهاد و انقلابي عظيم بر ضد تمام ظلمها و جنايتها و اجراي عدالت به تمام معنا در سراسر جهان است. حضرت علي (عليه السلام) در حديثي فرموده است:
كسي كه در انتظار اقامه نماز به سر برد، در طي زمان انتظارش، در حال نماز به شمار ميرود.[3]
پس كسي كه در انتظار اقامه دين حق و برپايي دستورهاي الهي در سراسر جهان است، چه پايگاه و منزلتي دارد؟ در زندگي ظاهري دنيا، هر امام، در عصر خود به حمايت و ياري پيروان و شيعيان خود نياز دارد. امام، اگر علي (عليه السلام) هم باشد، اگر حمايتگري نيابد و شاهد خيانت دوستان باشد، مجبور به خانه نشيني است، تا چه رسد به امامي كه در غيبت بهسر ميبرد و انقلاب بسيار عظيمي در پيش دارد كه فقط با حمايت پيروان و شيعيانش تحقق خواهد پذيرفت.
اگر منتظر بازگشت يوسف زهراييم، آيا آماده استقباليم؟ ... عاشق و دلباخته گل نرگس، منتظر نشانه و علامت نيست؛ بلكه منتظر خود حضرت است و ميداند اين آمادگي، جز با اطاعت از فرامين آن امام بزرگوار، بهدست نميآيد.
حضرت ولي عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) فرمود:
پس هر يك از شما بايد به آنچه به وسيله آن به دوستي ما نزديك ميشود عمل كند و آنچه از جانب او، ما را به خشم و ناراحتي نزديك نمايد دوري كند؛ زيرا فرج ما آني و ناگهاني فرا ميرسد.
اين حديث، وظيفه ما را به خوبي مشخص ميكند و ما را متوجه اين امر ميكند كه در هر حال بايد آماده ظهور حضرت باشيم. امام صادق (عليه السلام) فرموده است:
براي ظهور و قيام حضرت قائم (عجل الله تعالي فرجه الشريف) خود را مهيا سازيد؛ گرچه اين آمادگي در حد فراهم كردن يك تير باشد.[4]
حضرت، براي برپايي عدالت، قيام مسلحانه ميكند. در حقيقت، اين حديث ميخواهد بگويد كسي كه طالب ظهور آن حضرت است، بايد در جهت زمينهسازي نهايت جهاد و كوشش را بنمايد.
امام هادي (عليه السلام) فرمود:
قائم آل محمد، مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) است كه واجب است در زمان غيبتش منتظر او باشند و زمان ظهورش، مطيع باشند.
بنابراين امام معصوم در اين حديث، انتظار امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) را واجب دانسته است.
با توجه به جايگاه بلندي كه انتظار در مكتب شيعه دارد و تأكيدها و سفارشهاي فراوان پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) و امامان معصوم (عليهم السلام) بر موضوع انتظار فرج، شيعيان بايد به اين موضوع اهتمام بيشتر و توجهي درخور داشته باشند. بايد مراقب بود اعتياد به غيبت امام، گريبانگير ما نشود.
هماكنون هزار و اندي سال از غيبت آن امام معصوم ميگذرد و هنوز اذن ظهور از ناحيه ذات اقدس اله صادر نشده است. چرا تأخير؟... يقيناً تأخير از ما است؛ زيرا طبق فرمايش مولايمان، اين ما هستيم كه يكدل نشدهايم و در راه او بهطور شايسته، قدم بر نداشتهايم:
اگر شيعيان ما كه خداوند آنان را در بندگياش ياري كند، در عهد و وفاي به ولايت ما يكدل و يكصدا بودند، ميمنت ديدار و ظهور ما اينقدر به تأخير نميافتاد.[5]
عدم وفاي به عهد پيروانش، موجب محروميت جهان بشريت از اين فيض بزرگ خدايي شد. آيا جز اين است كه زندان غيبت، دستان يداللهي او را بسته است و از تزلزل و تحير بشريت در غم و اندوه به سر ميبرد و با دلي غمگين، همگان را به دعا براي تعجيل در فرج خويش فرا ميخواند
نتیجه:
هميشه دردهايمان را براي حضرت سوغات نبريم؛ بلكه به وظايفمان مقابل حضرت كه يكي از آنها دعاي بسيار براي تعجيل در ظهور او است اهميت دهيم. به راستي آيا براي ما عذري در كوتاهي از اين دعاي مهم باقي ميماند؟ چرا كه بهترين و مؤثرترين عملي كه بتوان با آن پدر مهربان ارتباط برقرار كرد و بسيار در تعجيل ظهورش مؤثر ميباشد، دعا است.
مولاي ما! شب سياه غيبت تو بس طولاني شده است. بسياري در اين سياهي شب به سوي دنيا ميگريزند؛ اما سپيده دم كه آنها دورش ميپندارند، به زودي آشكار خواهد شد.
پینوشتها:
[1]. سوره هود،آيه80.
[2]. بحار الانوار،ج12،ص 158.
[3]. بحارالانوار، ج7، ص255.
[4]. همان، ج52، ص366.
[5]. همان، ج53، ص177.
پدید آورنده: زهرا ايمني