logo ارائه مقالات و محتوای مهدوی
 آثار انتظار


مقدمه:

با توجه به روایاتی که درباره انتظار و منتظران ذکر شده است این سوال مهم به ذهن می رسد که چرا انتظار از چنين فضيلت برجسته‌اي برخوردار است؟ در پاسخ بايد گفت که انتظار حلقه‌ي اتصال شيعه با امام معصوم (عليه السلام) و معيار ارزش انسان‌ها و عامل پويايي و سازندگي و اجتماع است. بنابراين اثرات مفيد و سازنده‌اي براي منتظران واقعي دارد که به چند مورد آن اشاره مي‌گردد:

1- صبر

شرايط بسيار دشوار عصر غيبت، مستلزم آن است که هر شيعه‌ي منتظري، در برابر مشکلات و گرفتاري‌ها بايستد و از موجوديّت و هويّت خويش دفاع کند و صبرش، مغلوب حوادث نشود. امام رضا (عليه السلام) در رابطه با همراهي و ملازمت صبر و انتظار فرج فرموده‌اند:

« ماأحسن الصَّبر و انتظار الفرج»؛[1] « چه‌قدر نيکوست صبر و انتظار فرج».

نتيجه‌ي صبر در انتظار, پيروزي است. امام کاظم (عليه السلام) در اين زمينه مي‌فرمايند:

«هر کس صبر کند و انتظار کشد، به فرج و پيروزي مي‌رسد و انتظار فرج بخشي از فرج است».

اين مسأله چنان حياتي است که صابران دوره‌ي انتظار، از گروندگان به غيب، بلکه از مفلحان و رستگاران شمرده شده‌اند.

پيامبر اکرم(صلي الله عليه و آله وسلم)  مي‌فرمايند:

« طوبی للصّابرين في غيبته! طوبی للمُقِيمِين في مَحَبَّته ... اولئک وصَّفهم الله في کتابه فقال:  {والّذين يُؤمِنُونَ بِالغَيبِ} و قال:  {اولئکَ حِـزبُ اللهِ ألا أنّ حِزبُ الله هُمُ المـُفلِحُون}»؛[2] « خوشا به حال صبر کنندگان در دوران غيبت مهدي (عليه السلام)! آن‌ها همان کساني هستند که خداوند وصف ايشان را در کتاب خود آورده‌است، آن‌جا که مي‌گويد: کساني هستند که به غيب ايمان آورده‌اند و همچنين آنان حزب الله هستند، آگاه باشيد حزب خداوند همان رستگارانند».

2- اميد

انتظار فرج، از آن جهت مورد تأکيد و توصيه‌ي اهل‌بيت‌(عليهم السلام) قرارگرفته‌است که در شيعه‌ي منتظر، اميد به آينده را پديد مي‌آورد و همين اميد، نقش بزرگي در زندگي او دارد.

امام علي (عليه السلام) مي‌فرمايند:

« إنتظروا الفَرج و لا تَيأسوا مِن رَوح الله فإنَّ أحبَّ الاعمال إلی الله عزَّ و جلّ إنتظار الفرج مادامَ عَلَيه المؤمن»؛[3]  « منتظر فرج (از جانب خدا) باشيد و از رحمت و دست‌گيري خداوند نااميد نباشيد. همانا دوست داشتني‌ترين کارها در پيشگاه خداوند عزّوجل انتظار فرج است تا وقتي که مؤمن اين حالتِ خود را حفظ کند».

انتظار فرج يعني در گرفتاري‌ها اميد به رحمت خداوند داشتن؛ هر قدر اعتقاد به توحيد در انسان قوي‌تر باشد، انتظار فرج در او بيشتر و شديدتر مي‌شود. به همان اندازه که يأس از رحمت خداوند، مبغوض ذات مقدسش مي‌باشد، انتظار فرج، محبوب اوست.

همچنين منتظر به در راه بودن مي‌انديشد نه رسيدن، و چون اميدوار است، در راه رسيدن به هدف کار مي‌کند. و هر چه اميدش در اين راه بيشتر باشد يقيناً سعي و تلاشش هم بيشتر خواهد بود، همان‌گونه که امام علي (عليه السلام) مي‌فرمايند:

« کُلُّ مَن رَجا، عُرِفَ رَجَاؤُهُ فِي عَمَلِه»؛[4]  « هر کس اميد داشته باشد، اين اميد از عمل وي شناخته مي‌گردد».

3- اصلاح و خودسازي

شاهد دانستن امام در همه‌ي امور ـ چه کارهاي پنهاني و چه آشکار ـ سبب مي‌شود تا منتظر فرج، دست از پا خطا نکند و همواره مسيري را در پيش بگيرد که به جلب رضاي خاطر امامش، اطمينان حاصل کند. حفظ دين براي اين شخص مهم‌تر از هر مسأله‌ي ديگري است و حاضر نيست به هيچ قيمتي و براي رسيدن به هيچ لذتي از کسب خشنودي امامش صرف نظر کند. اين‌جاست که پرداختن به تهذيب نفس و شناخت راه‌هاي آن براي منتظر فرج اهميت ويژه‌اي پيدا مي‌کند.

امام صادق (عليه السلام) مي‌فرمايند:

« مَن سَرَّه أن يَکُون مِن أصحابِ القائم (عليه السلام) فَلينتَظِرُ وَ ليعمَل بِالوَرَعِ وَ محاسِنَ الأخلَاقِ و هُوَ مُنتَظِر»؛[5] « هر کس دوست دارد از ياران قائم (عليه السلام) باشد بايد منتظر باشد و در حال انتظار به پرهيزگاري و اخلاق نيکو رفتار نمايد».

امام عصر (عليه السلام) نيز با توجه به ناگهاني بودن امر ظهور همه‌ي شيعيان را در زمان غيبت به انجام اعمال پسنديده و دوري از اعمال ناپسند فرا خوانده، مي‌فرمايند:

« فَليَعمَل کُلُّ امرِيءٍ مِنکُم بِما يقرَبُ به مِن مَحَبَّتنا و لِيتَجَنَّب مايُدنيهِ مِن کَراهَتِنا وَ سَخَطِنا، فَإِنَّ أمرَنا بَغتَةً فُجاءَةٌ حينَ لاتَنفَعُهُ تَوبَةٌ و لايُنجيهِ مِن عِقابِنا نَدَمٌ عَلی حَوبَةٍ»؛[6]  « پس هر يک از شما بايد آن‌چه را که موجب دوستي ما مي‌شود، پيشه‌ي خود سازد و از هر آن‌چه موجب خشم و ناخشنودي ما مي‌گردد، دوري گزيند؛ زيرا امر ما به يکباره و ناگهاني فرا مي‌رسد و در آن زمان توبه و بازگشت براي کسي سودي ندارد و پشيماني از گناه کسي را از کيفر ما نجات نمي‌بخشد».

4- آماده کردن خود براي پيوستن به امام (عليه السلام)

زندگاني منتظر فرج امام زمان (عليه السلام) با آرزوي ياري کردن امام (عليه السلام) و اميد پيوستن به ايشان شکل مي‌گيرد و اين نوع زندگي خود از بالاترين فرج‌ها براي مؤمن منتظر مي‌باشد. بنابراين او خود را براي نيل به آرزوي بزرگش آماده مي‌کند. و براي رسيدن به اين مقصود، در قدم اول، رابطه‌ي خود را با امام (عليه السلام) قوي‌تر مي‌سازد. رابطه با امام عصر (عليه السلام) اين است که انسان خود را ملزم سازد که در هيچ امري از ايشان فاصله نگيرد و در همه‌ي امور زندگي با حضرتش اتصال و ارتباط داشته و مقيد به تبعيت از ايشان باشد.

دومين قدم در ايجاد آمادگي براي پيوستن به امام (عليه السلام) اين است که منتظر، همه‌ي نيروهاي مادي و معنوي خود را در جهت ياري امام (عليه السلام) و در خدمت برآورده شدن اهداف ايشان قرار دهد.

5- تربيت منتظران راستين

يکي از درخواست‌هاي منتظران واقعي از خداوند متعال اين است که:

« و تَجعَلُنا فيها مِن الدُّعاةِ إلی طاعَتِک»؛[7]  « و در آن حکومت و دولت، ما را از کساني قرار ده که مردم را به فرمان‌برداري از تو فرا مي‌خوانند».

با کمي تأمل در مفهوم اين دعا در مي‌يابيم که بودن جزء دعوت‌کنندگان به امام عصر (عليه السلام) در دولت ايشان آرزوي هر منتظري است ليکن بايد دانست که اين امر ميسر نمي‌گردد مگر اين‌که از دعوت‌کنندگان به حضرت، در دوران غيبت ايشان نيز باشد.

در واقع منتظران واقعي امام عصر (عليه السلام) تنها به آماده کردن خود براي استقبال از ايشان و پيوستن به حضرتش راضي نمي‌شوند، بلکه خود را موظف مي‌دانند که اين آمادگي را در ساير مؤمنان نيز ايجاد کنند و در حقيقت به تربيت منتظران واقعي مي‌پردازند.

از امام صادق (عليه السلام) در توضيح آيه‌ي  { مَن أحياها فَکأنّما أحيا النّاسَ جَمِيعاً}[8] هر که نفسي را حيات بخشد مثل آن است که همه‌ي مردم را حيات بخشيده است.»، سؤال شد، فرمودند:

« مَن أَخرَجها مِن ضَلالٍ إلی هُدی، فَکأَنَّما أحياها، وَ مَن أَخرَجَها مِن هُدی إلی ضَلالٍ، فَقَد قَتلَها»؛[9]   « هر کس انساني را از گمراهي به سوي هدايت نجات دهد، گويي که او را زنده نموده. و هر که او را از راه صحيح به گمراهي بکشاند، هر آينه او را کشته است».[10]

نتیجه:

صبر، امید، اصلاح و خود سازی و تربیت منتظران راستین از جمله مباحث مطرح شده در این نوشتار بود که بدان پرداخته شد و بیان گردید که منتظران واقعي امام عصر (عليه السلام) تنها به آماده کردن خود براي استقبال از ايشان و پيوستن به حضرتش راضي نمي‌شوند، بلکه خود را موظف مي‌دانند که اين آمادگي را در ساير مؤمنان نيز ايجاد کنند و در حقيقت به تربيت منتظران واقعي مي‌پردازند.

پی‌نوشت‌ها:

[1]. مائده(5)، آیه32.

|[2]. اصول کافی، کتاب ایمان و کفر، باب احياء مؤمن.

[3]. إقبال الأعمال، ج 1، ص 280.

 [4]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 53، ص 176.

[5]. الغيبة (للنعمانی)، ج 1، ص 200.

[6]. بحار الأنوار، ج 67، ص 358.

[7]. خصال، ج 2، ص 616.

[8]. ینابیع المودّة، ج 2، ص 388.

[9]. کمال الدین و تمام النعمه، ج 2، ص 645.

[10]. انتشار یافته در سایت؛ www.afghanistan.shafaqna.com