logo ارائه مقالات و محتوای مهدوی
 عزاداراي، كلاس انتظار براي خون خواهي


مقدمه:

درباره فوايد عظيم و آثار فراوان محبت ائمه معصومين بسيار سخن گفته شده كه توجه به آن‌ها، بزرگي اين نعمت را نشان مي‌دهد و البته مسئوليت سنگين ما را. همچنين مراد از محبت اهل بيت در لسان روايات، علاقه و كشش قلبي همراه با اطاعت و پيروي آن‌هاست و اين همان نعمت و گنجي است كه درباره‌اش مي‌پرسند و اينكه آيا آن را عملاً در رگ‌هاي زندگي خود به جريان انداخته‌ايم، يا اينكه فقط در ويتريني آن را گذاشته و تنها به آن نگاه نموده‌ايم؟ وجود نازنين امام حسين نعمت بزرگي است كه از او  و محبتي كه نسبت به او در قلب‌هاست سؤال خواهد شد كه چقدر از اين چراغ هدايت در دنياي تاريك و سياه و از اين كشتي نجات در گرفتاري‌هاي زندگي فردي و اجتماعي خود استفاده كرده‌ايم؟ آيا به صرف اقامه عزا و گريه براي او حق او ادا شده‌است؟  آيا نبايد حس خون‌خواهي او را در مجالس عزا تقويت كنيم تا در ركاب امام زمان از دشمنانش انتقام بگيريم؟.

محبتی که از آن سئوال خواهد شد

قيامت، مهمترين اتفاقي است كه در مسير زندگي هر انسان و در پايان آن رخ مي‌دهد، قرآن كريم در وصف اين روز مي‌فرمايد: { إِذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ، لَيْسَ لِوَقْعَتهَِا كاَذِبَةٌ، خَافِضَةٌ رَّافِعَةٌ}،(واقعه، آيه 1-3)؛ ‌آري قيامت روزي است كه بعضي را پست و ذليل و برخي ديگر را بلند و ارجمند مي‌كند. ويژگي مهم اين روز، رسيدگي به حساب كارهاي انسان‌هاست و سرنوشت هركس به ‌وسيله اعمالش رقم مي‌‌خورد.

نحوه رسيدگي به اعمال نيز طبق آيات و روايات متعدد، به گونه سؤال است. ما در اين جا برخي از سؤالات قيامت را كه لو رفته هست، مطرح مي‌كنيم تا ببينيم آيا براي آن‌ها در روز محشر جوابي فراهم كرده‌ايم، پرسش‌هايي كه بهشت و دوزخ ما بستگي به محتواي جواب ما دارد. رسول مكرم اسلام فرمود: « لَا يَزُولُ قَدَمُ عَبْدٍ يَوْمَ الْقِيَامَةِ حَتَّى يُسْأَلَ عَنْ أَرْبَعٍ، عَنْ جَسَدِهِ فِيمَا أَبْلَاهُ وَ عَنْ عُمُرِهِ فِيمَا أَفْنَاهُ وَ عَنْ مَالِهِ مِمَّا اكْتَسَبَهُ وَ فِيمَا أَنْفَقَهُ وَ عَنْ حُبِّنَا أَهْلَ الْبَيْت‏». (الأمالي‏للطوسي، ص124) ملاحظه مي‌كنيد كه يكي از پرسش‌هاي عرصه قيامت، محبتي است كه خدا نسبت به اهل بيت در دل ما قرار داده‌است.

امام صادق درباره آيه { ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ}(تكاثر، آيه8) فرمود: « إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَا يَسْأَلُ عِبَادَهُ عَمَّا تَفَضَّلَ بِهِ عَلَيْهِمْ وَ لَا يَمُنُّ بِذَلِكَ عَلَيْهِمْ وَ الِامْتِنَانُ بِالْإِنْعَامِ مُسْتَقْبَحٌ مِنَ الْمَخْلُوقِينَ فَكَيْفَ يُضَافُ إِلَى الْخَالِقِ مَا لَا يَرْضَى الْمَخْلُوقُونَ بِهِ وَ لَكِنَّ النَّعِيمَ حُبُّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ مُوَالَاتُنَا، يَسْأَلُ اللَّهُ عَنْهُ عِبَادَهُ بَعْدَ التَّوْحِيدِ وَ النُّبُوَّةِ وَ لِأَنَّ الْعَبْدَ إِذَا وَافَاهُ بِذَلِكَ أَدَّاهُ إِلَى نَعِيمِ الْجَنَّةِ الَّذِي لَا يَزُول»‏. (عيون‏أخبارالرضا، ج2 ص129)

درباره فوايد عظيم و آثار فراوان محبت ائمه معصومين بسيار سخن گفته شده كه توجه به آن‌ها، بزرگي اين نعمت را نشان مي‌دهد و البته مسئوليت سنگين ما را.  همچنين مراد از محبت اهل بيت در لسان روايات، علاقه و كشش قلبي همراه با اطاعت و پيروي آن‌هاست و اين همان نعمت و گنجي است كه درباره‌اش مي‌پرسند و اينكه آيا آن را عملاً در رگ‌هاي زندگي خود به جريان انداخته‌ايم، يا اينكه فقط در ويتريني آن را گذاشته و تنها به آن نگاه نموده‌ايم؟ درست مثل تلويزيوني كه به جاي استفاده به‌جا از آن، فقط در گوشه اتاق پذيرايي گذاشته و به عنوان دكور منزل از آن استفاده كنيم، كاري كه ماكت آن نيز مي‌تواند همان كار را انجام دهد و نيازي به صرف اين همه هزينه نبود. امام صادق در بياني ديگر از همين آيه فرمود: « اللَّهُ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ يُطْعِمَكُمْ طَعَاماً فَيَسْأَلَكُمْ عَنْهُ وَ لَكِنَّكُمْ مَسْئُولُونَ عَنْ نِعْمَةِ اللَّهِ عَلَيْكُمْ بِنَا، هَلْ عَرَفْتُمُوهَا وَ قُمْتُمْ بِحَقِّهَا»؟ ( دعائم‏الإسلام، ج 2 ص 116)

وجود نازنين امام حسين نعمت بزرگي است كه از او و محبتي كه نسبت به او در قلب‌هاست سؤال خواهد شد كه چقدر از اين چراغ هدايت در دنياي تاريك و سياه و از اين كشتي نجات در گرفتاري‌هاي زندگي فردي و اجتماعي خود استفاده كرده‌ايم؟ آيا به صرف اقامه عزا و گريه براي او حق او ادا شده‌است؟ آيا امام حسين شهيد شد كه امت اسلام فقط برايش سوگواري كنند؟ ‌آيا يك سخن از امام حسين مي‌توانيد پيدا كنيد كه بگويد هدف من از نهضت عاشورا آن بود كه مردم همه ساله برايم اشك بريزند و نذر نمايند؟ آيا وظيفه ما نيست كه از هدايت‌هاي امام بهره ببريم؟ آيا نبايد حس خون‌خواهي او را در مجالس عزا تقويت كنيم تا در ركاب امام زمان از دشمنانش انتقام بگيريم؟

امام حسين كسي است كه جدش رسول خدا درباره‌اش فرمود: « إِنَّ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ فِي السَّمَاءِ أَكْبَرُ مِنْهُ فِي الْأَرْضِ فَإِنَّهُ مَكْتُوبٌ عَنْ يَمِينِ الْعَرْشِ مِصْبَاحٌ هَادٍ وَ سَفِينَةُ نَجَاةٍ وَ إِمَامٌ غَيْرُ وَهْنٍ وَ عِزٌّ وَ فَخْرٌ وَ بَحْرُ عِلْمٍ وَ ذُخْرٌ». (كمال الدين، ج1ص 264) اما امت پيامبر قدر او را ندانستند و چه هتك حرمت‌ها كه به او و خاندانش نكردند و چه جنايت‌هاي وحشيانه‌اي كه در حقش ننمودند.

آنقدر مصيبت امام حسين دردناك است كه امام صادق فرمود: « لَمَّا كَانَ مِنْ أَمْرِ الْحُسَيْنِ مَا كَانَ ضَجَّتِ الْمَلَائِكَةُ إِلَى اللَّهِ بِالْبُكَاءِ وَ قَالَتْ يُفْعَلُ هَذَا بِالْحُسَيْنِ صَفِيِّكَ وَ ابْنِ نَبِيِّكَ، قَالَ فَأَقَامَ اللَّهُ لَهُمْ ظِلَّ الْقَائِمِ وَ قَالَ: بِهَذَا أَنْتَقِمُ لِهَذَا».( الكافي، ج1 ص465)

با چنين شناختي، اگر ما به پيكر غرق به خون حسين نگاه مي‌كنيم بايد براي انتقام خون حسين خود را مهيا كنيم در نتيجه  شيوه عزاداري ما براي اين امام بزرگوار بايد به گونه‌اي باشد كه همه كساني كه ناظر سوگواري امام حسين هستند دريابند كه او را به ناحق كشتند نه مثل كسي كه خودش از دنيا رفته است.

ائمه معصوم سعي داشتند همين نگاه را در عزاداري امام حسين به ما القاء كنند چنانكه امام رضا در ضمن سوگواري براي امام حسين مي‌فرمايد: « إِنْ سَرَّكَ أَنْ يَكُونَ لَكَ مِنَ الثَّوَابِ مِثْلَ مَا لِمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ الْحُسَيْنِ فَقُلْ مَتَى مَا ذَكَرْتَهُ يا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيما».(الأمالي‏للصدوق ص 130) هم ايشان در سخني ديگر مي‌فرمايد: « وَ لَقَدْ بَكَتِ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَ الْأَرَضُونَ لِقَتْلِهِ وَ لَقَدْ نَزَلَ إِلَى الْأَرْضِ مِنَ الْمَلَائِكَةِ أَرْبَعَةُ آلَافٍ لِنَصْرِهِ فَوَجَدُوهُ قَدْ قُتِلَ، فَهُمْ عِنْدَ قَبْرِهِ شُعْثٌ غُبْرٌ إِلَى أَنْ يَقُومَ الْقَائِمُ فَيَكُونُونَ مِنْ أَنْصَارِهِ وَ شِعَارُهُمْ يَا لَثَارَاتِ الْحُسَيْن‏».(الأمالي‏للصدوق ص 130)

با اين وصف بايد گفت:‌اي كساني كه عاشق حسين هستيد، با كسب آمادگي و مزين شدن به فضائل اخلاقي خود را به سپاه حضرت مهدي داخل كنيد كه امام صادق درباره ياران حضرت مهدي فرمود: « وَ هُمْ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ مُشْفِقُونَ يَدْعُونَ بِالشَّهَادَةِ وَ يَتَمَنَّوْنَ أَنْ يُقْتَلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ شِعَارُهُمْ يَا لَثَارَاتِ الْحُسَيْن».‏ (بحارالأنوار ج: 52 ص308، مستدرك‏الوسائل ج11 ص114) خوشا به‌حال آن‌هايي كه در زندگي چنيند و در زمان ظهور حضرت مهدي از بين تمام مردم براي سربازي او انتخاب مي‌شوند.

عاشورا روزي است كه خليفه خدا و رسولش در زمين و چراغ هدايت بشر يعني امام حسين، به شهادت رسيده و غم و اندوه امام زمان به اوج مي‌رسد. عاشورا روز وقوع اين آيه است كه « وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ سُلْطاناً فَلا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ إِنَّهُ كانَ مَنْصُوراً»، (اسراء، آيه 33) زيرا امام باقر در مورد شخص مظلوم در اين آيه فرمود: « هُوَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ قُتِلَ مَظْلُوماً وَ نَحْنُ أَوْلِيَاؤُهُ وَ الْقَائِمُ مِنَّا إِذَا قَامَ طَلَبَ بِثَأْرِ الْحُسَيْن». (تفسيرالعياشي، ج2 ص29).

امام باقر فرمود وقتي شيعيان در روز عاشورا به هم مي‌رسند به هم تسليت و تعزيت بگويند، يكي از ياران ايشان مي‌پرسد: « وَ كَيْفَ يُعَزِّي بَعْضُنَا بَعْضا؟ً قَالَ: تَقُولُ، عَظَّمَ اللَّهُ أُجُورَنَا بِمُصَابِنَا بِالْحُسَيْنِ وَ جَعَلَنَا وَ إِيَّاكُمْ مِنَ الطَّالِبِينَ بِثَأْرِهِ مَعَ وَلِيِّهِ وَ الْإِمَامِ الْمَهْدِيِّ مِنْ آلِ مُحَمَّد».(وسائل‏الشيعة،ج14 ص509 ). اگر اندكي در اين سخن بينديشيد، مي‌بينيد ائمه ما چطور در انديشه انتقام و خون‌خواهي امام حسين هستند كه حتي در تسليت دادن هم به اين امر اشاره مي‌كنند، يعني‌اي شيعه! چرا نشسته‌اي؟ براي خون‌خواهي فرزند رسول الله و علي و فاطمه به‌پا خيز. بزرگداشت امام حسين فقط به گريه و سينه زدن نيست، بلند شو تا با رهبري حضرت مهدي انتقام خون بناحق ريخته شده حسين را از ظالمان بگيري.

ببينيد كه امام صادق در ضمن زيارت قبر امام حسين مي‌فرمايد: « اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا مِمَّنْ تَنْصُرُهُ وَ تَنْتَصِرُ بِهِ لِدِينِكَ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ ثُمَّ تَضَعُ خَدَّكَ عَلَيْهِ وَ تَقُولُ اللَّهُمَّ رَبَّ الْحُسَيْنِ اشْفِ صَدْرَ الْحُسَيْنِ اللَّهُمَّ رَبَّ الْحُسَيْنِ اطْلُبْ بِدَمِ الْحُسَيْنِ اللَّهُمَّ رَبَّ الْحُسَيْنِ انْتَقِمْ مِمَّنْ رَضِيَ بِقَتْلِ الْحُسَيْنِ اللَّهُمَّ رَبَّ الْحُسَيْنِ انْتَقِمْ مِمَّنْ خَالَفَ الْحُسَيْنَ اللَّهُمَّ رَبَّ الْحُسَيْنِ انْتَقِمْ مِمَّنْ فَرِحَ بِقَتْلِ الْحُسَيْن»‏.(كامل‏الزيارات، ص 238).

دوست‌داران امام حسين (علیه السلام) بايد خود را براي خون‌خواهي مهيا ساخته و منتظر ظهور مهدي فاطمه باشند تا به سپاه او كه منتقم خون است، ملحق شوند و همواره به اين كلام رسول اعظم بينديشند كه با چه افتخاري از منتظران حضرت مهدي سخن مي‌فرمايد: « اللَّهُمَّ لَقِّنِي إِخْوَانِي مَرَّتَيْنِ فَقَالَ مَنْ حَوْلَهُ مِنْ أَصْحَابِهِ أَ مَا نَحْنُ إِخْوَانَكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ لَا إِنَّكُمْ أَصْحَابِي وَ إِخْوَانِي قَوْمٌ فِي آخِرِ الزَّمَانِ آمَنُوا وَ لَمْ يَرَوْنِي لَقَدْ عَرَّفَنِيهِمُ اللَّهُ بِأَسْمَائِهِمْ وَ أَسْمَاءِ آبَائِهِمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يُخْرِجَهُمْ مِنْ أَصْلَابِ آبَائِهِمْ وَ أَرْحَامِ أُمَّهَاتِهِمْ، لَأَحَدُهُمْ أَشَدُّ بَقِيَّةً عَلَي دِينِهِ مِنْ خَرْطِ الْقَتَادِ فِي اللَّيْلَةِ الظَّلْمَاءِ أَوْ كَالْقَابِضِ عَلَي جَمْرِ الْغَضَا، أُولَئِكَ مَصَابِيحُ الدُّجَي، يُنْجِيهِمُ اللَّهُ مِنْ كُلِّ فِتْنَةٍ غَبْرَاءَ مُظْلِمَة».(بصائرالدرجات، ص84) تنها در اين صورت است كه لايق و سزاوار اين مدح امام سجاد مي‌شوند كه فرمود: « إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ الْقَائِلُونَ بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَي ذِكْرُهُ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِينَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ بِالسَّيْفِ أُولَئِكَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِيعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَي دِينِ اللَّهِ سِرّاً وَ جَهْراً».(كمال الدين، ج‏1 ص320).

اما در اينكه چگونه مي‌توان به صف منتظران و ياران حضرت براي انتقام از خون امام حسين پيوست و چه صفاتي را بايد زحمت كشيد و به دست آورد تا به اين افتخار بزرگ نائل شد، امام صادق (علیه السلام) اوصافي را براي ياران امام زمان وصف مي‌نمايد كه راه را روشن مي‌كند؛ ايشان مي‌فرمايد: « رِجَالٌ كَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِيدِ لَا يَشُوبُهَا شَكٌّ فِي ذَاتِ اللَّهِ أَشَدُّ مِنَ الْحَجَرِ لَوْ حَمَلُوا عَلَى الْجِبَالِ لَأَزَالُوهَا لَا يَقْصِدُونَ بِرَايَاتِهِمْ بَلْدَةً إِلَّا خَرَّبُوهَا كَأَنَّ عَلَى خُيُولِهِمُ الْعِقْبَانَ يَتَمَسَّحُونَ بِسَرْجِ الْإِمَامِ يَطْلُبُونَ بِذَلِكَ الْبَرَكَةَ وَ يَحُفُّونَ بِهِ، يَقُونَهُ بِأَنْفُسِهِمْ فِي الْحُرُوبِ وَ يَكْفُونَهُ مَا يُرِيدُ فِيهِمْ؛ رِجَالٌ لَا يَنَامُونَ اللَّيْلَ لَهُمْ دَوِيٌّ فِي صَلَاتِهِمْ كَدَوِيِّ النَّحْلِ، يَبِيتُونَ قِيَاماً عَلَى أَطْرَافِهِمْ وَ يُصْبِحُونَ عَلَى خُيُولِهِمْ، رُهْبَانٌ بِاللَّيْلِ لُيُوثٌ بِالنَّهَارِ هُمْ أَطْوَعُ لَهُ مِنَ الْأَمَةِ لِسَيِّدِهَا، كَالْمَصَابِيحِ كَأَنَّ قُلُوبَهُمُ الْقَنَادِيلُ وَ هُمْ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ مُشْفِقُونَ، يَدْعُونَ بِالشَّهَادَةِ وَ يَتَمَنَّوْنَ أَنْ يُقْتَلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ شِعَارُهُمْ يَا لَثَارَاتِ الْحُسَيْنِ إِذَا سَارُوا يَسِيرُ الرُّعْبُ أَمَامَهُمْ مَسِيرَةَ شَهْر،ٍ يَمْشُونَ إِلَى الْمَوْلَى إِرْسَالًا بِهِمْ يَنْصُرُ اللَّهُ إِمَامَ الْحَقِّ».(بحارالأنوار، ج52 ص308).

اكنون امام حسين از ميان ما رفت، اما سفارش‌هاي او هست. هر انساني كه آخرين لحظه‌هاي زندگي خود را سپري مي‌كند، مهم‌ترين سخنش و بالاترين تجربه زندگي خود را به اطرافيانش مي‌گويد و امام حسين،‌ صبوري و پايداري بر حق را آخرين كلام خويش قرار مي‌دهد كما اينكه امام باقر فرمود: « لَمَّا حَضَرَتْ أَبِي عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ (علیه السلام) الْوَفَاةُ ضَمَّنِي إِلَي صَدْرِهِ وَ قَالَ يَا بُنَيَّ أُوصِيكَ بِمَا أَوْصَانِي بِهِ أَبِي حِينَ حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ وَ بِمَا ذَكَرَ أَنَّ أَبَاهُ أَوْصَاهُ بِهِ يَا بُنَيَّ اصْبِرْ عَلَي الْحَقِّ وَ إِنْ كَانَ مُرّاً».(الكافي، ج2 ص92)

در حقيقت، كربلا تجلي‌گاه صبر زيباي حسين بن علي بر حقيقت است و بر ماست كه همچون او و در ركاب فرزندش حضرت مهدي تا غلبه حق بر باطل آن هم در سراسر جهان از پاي ننشينيم.

نتیجه:

بنابر آنچه بیان شد، دوست‌داران امام حسين (علیه السلام) بايد خود را براي خون‌خواهي مهيا ساخته و منتظر ظهور مهدي فاطمه باشند تا به سپاه او كه منتقم خون است، ملحق شوند.[1]

پی‌نوشت‌:

[1]. انتشار یافته در سایت؛ http://mahdi.cc/fa/news.

پدیدآونده:حسن ملائي