اى نشانى از خدا، خال لبت
عاشقم، عاشق بسوزد در تَبَت
اى که دستت روى دوشِ آفتاب
چشم من با یاد تو رفته به خواب
اى که جارى از کلام تو غزل
صاحب دنیا تو بودى از اَزَل
ترجمان لحن خیس اشکها
رازدار گفتگوهاى خدا
اى که با دریا تکلّم مى کنى
برکه ها را پرتلاطم می کنی
اى قرار ما همه آدینه ها
درمیان سبزى سبزینه ها
مهدى! اى از نسل گلهاى سپید
اى شِفابخش دل مجروح بید
غیبت تو فصل زرد بى کسى است
انتظارم، رویش دلواپسى است
یاد تو تا در دلم آمد فرود
شعر من بى اختیار از تو سرود
بعد از این من باغبانى مى شوم
باغبان بى نشانى مى شوم
تا بِکارم بذر ناب انتظار
در دل ابرىّ خود، فصل بهار
ملیحه سادات قادری