logo ارائه مقالات و محتوای مهدوی
نقش رسانه‌هاي ديداري و شنيداري در آماده‌سازي ظهور

مقدمه:

 

جهاني شدن به عنوان فرايندي غير قابل اجتناب از تغييرات شتابان و سريع در حيات بشري بر تمامي ابعاد فرهنگ بشري به ويژه دين تأثيرگذار خواهد بود. در سال هاي اخير توجه پژوهشگران و محافل دانشگاهي به ابعاد فرهنگي جهاني شدن بيشتر معطوف شده است و اهميت بسيار جنبه هاي فرهنگي جهاني شدن تا حد زيادي مورد پذيرش متفكران در سراسر جهان قرار گرفته است.گرچه جهاني شدن در اشكال اقتصادي و صنعتي و ارتباطات و سپس ديدگاه هاي سياسي بروز پيدا كرد. اما اين ابعاد بر جنبه هاي فرهنگي حيات بشري چنان تأثيرگذار بوده كه فرهنگ، محور نظريه پردازي هاي جهاني شدن گرديده است.[1] بي ترديد شيعه ي معتقد به مهدويت و ظهور، رسالت طرح و ترويج جهاني اين انديشه رهايي بخش را بر عهده دارد. امروز بيش از هر زمان ديگر ضرورت بسط و گسترش انديشه ظهور منجي موعود در جايگاه يك ايدة جهاني و نجات بخش احساس مي شود. اين وظيفه در اين عصر با توجه به عطش فزايندة افكار عمومي به يك انديشة نجات بخش و آينده ساز بيش از هر زمان ديگري بر دوش انقلاب اسلامي به عنوان مطرح ترين نمايندة تفكر شيعي در عرصة جهاني است. چنان كه حضرت امام; در ماه هاي آخر عمر پربركت خويش به صراحت در اين زمينه اظهار مي دارند: مسؤلان ما بايد بدانند كه انقلاب ما محدود به ايران نيست، انقلاب مردم ايران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچم داري حضرت حجت مي باشد كه خداوند بر همة مسلمانان و جهانيان منت نهاد و ظهور فرجش را در عصر حاضر قرار داد ... بايد دولت جمهوري اسلامي تمامي سعي و توان خود را در ادارة هرچه بهتر مردم بنمايد، ولي اين به آن معني نيست كه آن ها را از اهداف عظيم انقلاب كه ايجاد حكومت جهاني اسلام است منصرف كند.[2]
در اين ميان انقلاب اسلامي با تكيه بر اصول، مباني و هويت اصيل تشيع از يك سو و شناخت و به كارگيري روش هاي تأثيرگذار براي عرضة اين تفكر الهي بر افكار جهاني براي تسخير ذهن ها و قلب ها از ظرفيت هاي بالقوه و بالفعل براي زمينه سازي ظهور منجي بهره مند است و براي عرضة اين تفكر در سطح جهان، چاره اي جز استفاده گسترده از تمام امكانات و ظرفيت ها بخصوص رسانه ها وجود ندارد.
نقش رسانه ها در فرصت ها و تهديد هاي جهاني شدن براي دين واضح است كه بيشترين تأثير جهاني شدن از طريق رسانه صورت گرفته است. رسانه از نقش تعيين كننده در همة ابعاد جهاني شدن از قبيل اقتصاد، سياست، امنيت و فرهنگ برخوردار است. حمايت هاي مالي فراوان از رسانه ها توسط كساني كه تصور مي كنند بايد حكمران جهان باشند دال بر اين است كه رسانه مهم ترين جنبه و عامل در جهاني شدن است.
رسانه ها فرصت زيادي براي توجه به اديان در هر جاي دنيا و هر خانه اي فراهم ساخته اند. به اين ترتيب فعاليت رهبران ديني به اماكن مذهبي و در ميان كساني كه به علت تمايل خود به آن مكان ها مي روند، محدود نمي شود؟ بلكه رهبران ديني مي توانند پيام اديان را به هر فردي در هرجا كه باشد برسانند. آن ها مي توانند تبليغات ديني خود را با نيازهاي جديد هماهنگ سازند.[3]
جهانخواران غربي به خوبي مي دانند كه آيندة جهان از آن كساني است كه از نظر فرهنگي بر ديگران تاثير بگذارند. امپرياليسم فقط به منافع خويش مي انديشد؛ همان منافعي كه فقط آن كساني به آن دست پيدا خواهند كرد كه بتوانند اذهان ديگران را مسخّر خويش سازند.

 

اشاره اي كوتاه به تبليغات جهان خارج

 

در دنياي كنوني به مسأله تبليغات فوق العاده اهميت داده و مي دهند و از رسانه هاي گروهي و سازمان هاي خبري حداكثر استفاده را مي نمايند در حقيقت اين ابزارها با تمام توان در خدمت استعمار قرار گرفته. و در استضعاف ملل كشورهاي جهان سوم و همچنين گسترش فحشا و بي بندوباري نقش اساسي دارند.
آمريكا كه دارنده دو سوم ظرفيت تبليغاتي در جهان سرمايه داري است، سالانه بيش از دوازده ميليارد دلار خرج اين گونه تبليغات مي نمايند و بيش از هزار روزنامه دارد كه در خدمت دولت قرار دارند و تعداد پانصد دستگاه فرستنده دارد كه با زبان هاي مختلف جهان برنامه ارائه مي دهند.
آژانس ارتباطات بين المللي كه در آمريكا به عنوان يك ركن اصلي سياست خارجي به شمار مي آيد، و تنها بخشي از تبليغات استعماري غرب را بر عهده دارد، بودجة سالانه اش بالغ بر چهارصد و سي ميليون دلار است كه تنها تعداد كاركنانش نه هزار نفر مي باشد.
در كشور ژاپن كه تبليغاتش بيشتر در مسائل صنعت دور مي زند هزينة تبليغاتش بالغ بر سه تريليون يعني چهارده و هشتاد و يك صدم ميليارد دلار دور مي زند!![4] يكي از معروف ترين رسانه هاي كشور ژاپن كه از شهرت فراواني حتي در خارج از اين كشور برخوردار است و نقش اساسي در اطلاع رساني و فرهنگ سازي مردم ژاپن دارد روزنامه آساهي شيمبون است كه از هر سه ژاپني يك نفر خوانندة دائمي آن است. يعني 35 ميليون خواننده از چاپ صبح آن 000/400/7 و از چاپ عصر آن 000/640/4 نسخه به فروش مي رسد. در اين روزنامه 8800 نفر كار مي كنند كه بيش از 3000 نفر از آن ها روزنامه نگارند.
وقتي يكي از ان روزنامه نگاران مي خواهد براي تهية گزارشي از يك شورش برود. سوار يكي از وانت هاي مخصوص مي شود كه آساهي براي چنين مواقعي در اختيار دارد تا حد ممكن به صحنة نزديك مي شود. بازويي تلسكوپي از سقف آن دراز مي كند و با دوربين تلويزوني مدار بسته به بررسي اوضاع مي پردازد. با فشار يك دكمه عكس مي گيرد و با فشار دكمة ديگر همان عكس، آماده چاپ. به دفتر روزنامه مخابره مي شود. 28 اكتبر 1979 در ژاپن آتشفشاني كه سالها خاموش بود درست سر ساعت هشت صبح طغيان كرد، آساهي يكي از هفت هواپيمايش را براي گرفتن عكس فرستاد و ساعت 11 صبح عكس اختصاصي اش در صفحة اول روي ميز روزنامه فروشي ها بود!!
حيرت انگيز اين كه روزنامه اي با اين تيراژ، نشريه اي است جدي و سطح بالا كه تمركزش را روي سياست، اقتصاد و مسائل خارجي مي گذارد و بيست و چهار دفتر در خارج دارد بيش از نيمي از اعضاي مجلس ملي ژاپن،استادان دانشگاه و پزشكان خوانندة آساهي اند و بيش از 40٪ مديران ارشد، مقامات دولتي و متخصصان، آساهي مي خوانند! مصرف روزانه كاغذ روزنامه 280 كاميون شش تني را پر مي كند.[5] روزنامه آساهي تنها نمونه اي از ده ها روزنامه معتبر و قدرتمند در جهان امروز مي باشدكه با اين حجم فعاليت گسترده، نقش اساسي در فرهنگ سازي و تحميل عقايد و نظريات سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي بر مردم عادي را دارد كه اهميت فوق العاده رسانه ها را در دنياي مدرن امروز به ما نشان مي دهد. روزنامه هايي مانند تايمز، لوموند، كوريه ره دلاسرا، پراوادا، الاهرام، نيويورك تايمز، واشنگتن پست، كلوب اندمتل رايج، راند ديلي ميل و ... اگر فعاليت هايي بيشتر از آساهي نداشته باشند بي شك كمتر هم نخواهند داشت و غول هاي رسانه اي قوي تر و تأثير گذارتر از آساهي مانند لوموند، نيويورك تايمز، واشنگتن پست و تايمز در سطح جهان مشغول فعاليت هاي بسيار وسيع در سطح جهاني مي باشند.
براي اينكه اهميت و نقش رسانه ها در زندگي انسان امروز بيشتر معلوم شود به سراغ يكي ديگر از رسانه ها و فعاليت رسانه اي مي رويم:

 

نفوذ رسانه هاي صهيونيسم از زبان رسانه هاي غربي

 

به راحتي مي توان ادعا كرد كه مسيحيان و يهوديان هاليوودي در هواي صهيونيستي تنفس مي كنند و هاليوود در قبضة صهيونيست ها (چه مسيحي ـ چه يهودي) است.
نشريه اي انگليسي مي نويسد: اكثر شركت هاي توليد فيلم سينمايي، متعلق به سرمايه داران صهيونيست بوده و هر چهره اي كه آن ها خواسته اند از ملل دنيا بر جامعة آمريكايي و حتي جهاني قالب كرده اند.[6]
زياد ابو غنيمه مي نويسد: چندي پيش كتابي به نام مغول سينما در انگليس منتشر شد اين كتاب سي طرح صهيونيسم در سينماي جهان را نشان داده و طلايه داران يهودي سينما را به مغول ها تشبيه مي كند مغول هايي كه هرجا رفتند، با خود ويراني و فساد را به همراه بردند.[7]
مجلة يهودي post and options در ششم دسامبر 1974. م اعتراف جالب توجهي داشت: يهوديان اكنون هاليوود را در اختيار دارند همان طور كه آن را در تسلّط خويش داشته اند. حضور يهوديان در هاليوود يك حقيقت تاريخي است. اكثر توليد كنندگان و كارگردانان هاليوود، يهودي هستند و اين در حالي است كه اتحادية نويسندگان هاليوود در عمل از 70٪ تا 100٪ از يهوديان تشكيل شده است هنگامي كه يك غير يهودي، يك كمپاني فيلم سازي را خريداري كند، يهوديان باز هم كنترل را در دست دارند؛ چرا كه در هاليوود روابط است كه باعث كسب پول هاي كلان مي شود كارهايي مانند خريد داستان فيلم، امضا شدن قراردادها توسط بازيگران، توزيع فيلم و شركت هاي زنجيره اي نمايشي مانند Odeon هم در اختيار يهوديان است.
چارلز فيش هم در هفته نامة اسپات لايت در آمريكا مي نويسد: هاليوود كه در آن سازمان هايي چون مركز سايمون و سينترال و بنياد ملي يهود داراي طرفداران زيادي هستند فيلم هاي سينمايي نمي توانند بي طرف باشند.[8]
در دنياي كنوني، كمپاني هاي عظيم فيلم سازي كه در رأس آن ها هاليوود قرار دارد سالانه با توليد صدها فيلم و سريال نقش تعيين كننده و به سزايي در تحميل عقايد و نظريات دولت هاي متنوع خود، دارند و استعمار از طريق اين رسانه توانسته است سياست هاي استعماري خويش را در كشورهاي هدف مورد اجراء گذاشته و به اهداف تعيين شده خويش دست يابد.
از اين رو كشورهاي استعمارگر، سرمايه گذاري هاي بسيار عظيم و كلان در صنعت فيلم سازي و توليد فيلم هاي پر هزينه نموده و با استفاده از بهترين و مجرب ترين كارگردانان و بازيگران و امكانات سينمايي و با ديكته كردن عقايد و نظريات و آداب و رسوم و فرهنگ خويش، به غارت هر چه بيشتر منابع خدادادي كشورها و تحميل فرهنگ استعماري خويش بر ساير فرهنگ ها مشغول هستند و چه منافع سرشاري كه از اين راه به دست مي آورند.
با توجه به اين مهم، ما اگر بخواهيم فرهنگ مهدويت را در جامعة جهاني نهادينه نمائيم و آنرا به به عنوان مهمترين حادثة تاريخ بشريت معرفي نمائيم چاره اي جز استفاده از اين ظرفيت عظيم رسانه اي نداريم و بايد با استفاده از ظرفيت بالقوة صنعت سينما، مطبوعات، ماهواره، اينترنت، راديو و تلويزون و ... سعي در اشاعه فرهنگ مهدويت در سطج جامعه جهاني نمائيم.
در ذيل به نمونه هايي از رسانه هاي مطرح و تأثير گذار امروزي و نوع كاركرد و تعريف آن مي پردازيم تا خوانندگان هر چه بيشتر با اين رسانه ها آشنا گردند.

 

انواع رسانه ها

 

1. رسانه هاي نوشتاري
يكي از قديمي ترين و رايج ترين رسانه هاي ياد دهي ـ يادگيري هستند كه عمدتاً از طريق رمزهاي كلامي نوشتني به انتقال پيام مي پردازند. مهمترين اين رسانه ها عبارتند از: انواع كتاب ها، مجله ها، اسناد و مواد تكثير شده. زمان شكل گيري اين رسانه ها را مي توان حداقل پنج هزار سال قبل و همزمان با ابداع خط و نگارش توسط اقوام سومري دانست.[9]
2. رسانه هاي غير نوشتاري
در اين رسانه ها نيز همانند گروه اول پيام هاي مورد نظر با تكيه بر حس بينايي و از طريق ديداري به اطلاع مخاطبان مي رسد اگرچه در رسانه هاي اين گروه نيز ممكن است از رمزهاي كلامي نوشتاري استفاده شود، اما تأكيد عمده بر بهره گيري از شكل ها، طرح ها و تصوير ها است اين گروه به سه دسته تقسيم مي شوند:
الف. رسانه هاي تابلويي يا نمايشي
ب. رسانه هاي تصويري مات
ج. رسانه هاي تصويري شفاف
رسانه هاي تابلويي (نمايشي): اولين دسته از گروه رسانه هاي غير نوشتاري هستند كه در آن ها رمز هاي غير نوشتاري و غير كلامي نظير شكل ها، طرح ها و تصاوير نيز به ميزان زيادي به كار گرفته مي شوند اين رسانه ها اغلب از يك زمينة مسطح در اندازه هاي مختلف شكل گرفته اند كه بر حسب نوع تابلو با رنگ كاغذ، پارچه و يا مواد ديگر پوشيده شده و بر روي ديوار يا پايه نصب مي شوند روي اين تابلو مطالبي را مي توان نوشت و يا به نمايش گذارد.[10]

 

رسانه هاي تصويري مات ، دومين دسته اند.

 

اطلاق صفت مات يا غير شفاف به اين دسته از رسانه ها از آن روست كه آن ها را مي توان با رسم يا چاپ شكل ها، طرح ها و تصوير ها بر صفحات كاغذ يا پارچه اي مات و غيرشفاف به وجود آورد. در اين مجموعه، رسانه هايي نظير طراحي و نقاشي ديواري و عكس جاي دارند.
رسانه هاي تصويري شفاف سومين دسته از گروه رسانه هاي ديداري غير نوشتاري هستند. همانند بقيه اعضاي گروه، در شكل گيري اين دسته از رسانه ها نيز رمز هاي غير نوشتاري و غير كلامي، يعني شكل ها، طرح ها و تصويرها سهم زيادي دارند. ويژگي همگاني اين دسته، شفاف بودن آنهاست. شفاف بودن به اين معنا است كه مادة زمينة تصوير اين رسانه ها معمولاً از انواع تركيبات مصنوعي استاتي و پلاستيكي است كه قابليت عبور دادن نور از خود را دارند. نوشته ها، شكل ها، طرح ها و تصويرها بر روي اين مواد عكاسي چاپ و نقاشي و نوشته مي شوند و براي مشاهده آن ها معمولاً از وسيله يا دستگاهي موسوم به پروژكتور و ويدئو استفاده مي شود از مهمترين رسانه هاي تصويري شفاف ميكروفون ها، تلق شفاف، اسلايد، فيلم استريپ را مي توان نام برد.[11]
دومين طبقه از رسانه هاي ياددهي ـ يادگيري، رسانه هاي شنيداري هستند. اين مجموعه از رسانه ها بر اساس توانايي هاي حس شنوايي انسان تهيه شده و از طريق گوش دادن و شنيدن به كار گرفته مي شوند. رسانه هاي شنيداري براي انتقال پيام هاي كلامي، نظير سخنگويي و داستان سرايي، شعر خواني و نيز پيام هاي غير كلامي نظير موسيقي استفاده مي شوند.

 

اهميت رسانه هاي شنيداري

 

اگرچه به تجربه معلوم شده كه سهم حس شنوايي در يادگيري هاي انسان در درجة دوم اهميت و پس از حس بينايي قرار دارد اما ترديدي نيست كه بخش مهمي از ارتباط هاي ما با يكديگر از راه شنيدن است. زمان قابل توجهي از اوقات مؤسسات فرهنگي و آموزشي صرف استفاده از حس شنوايي مي شود. در عين حال، تجربه هاي يادگيري ديداري نسبت به تجارب شنيداري عيني تر شمرده مي شود. اين نكته نيز بديهي است كه در بسياري از موارد همراهي صدا با تصوير بر غنا و قدرت انتقال پيام تصوير مي افزايد. تمام اين نكات بر اهميت صدا و رسانه هاي شنيداري و لزوم توجه به توانمندي هاي آن ها تأكيد دارند.[12]
امروزه در محيط هاي آموزشي از رسانه هاي شنيداري در انواع و اشكال مختلف آن استفاده مي شود. بيان معلّم، راديو، ضبط صوت، گرامافون، صفحه هاي فشردة ليزري و تلفن نمونه هايي از رسانه هاي شنيداري به شمار مي روند.

 

رسانه هاي ديداري و شنيداري

 

سومين طبقه از رسانه هاي ياد دهي ـ يادگيري، داراي دو ويژگي ديداري و شنيداري هستند. يعني در استفاده از آن ها دو حس بينايي و شنوايي به كار گرفته مي شوند. وجود صدا چه به صورت كلام و چه موسيقي و يا صداهاي جنبي، در كنار تصوير ها و نوشته ها در اين مجموعه از رسانه ها سبب مي شود كه آن ها نه تنها داراي جذابيت و قدرت انگيزشي بالا باشند بلكه ارزش اموزشي و قدرت ياد دهندگي زيادي نيز داشته باشند. اين طبقه به دو گروه 1ـ رسانه هاي ديداري ـ شنيداري ساكن، 2ـ رسانه هاي ديداري و شنيداري متحرك تقسيم مي شود.

 

رسانه هاي ديداري ـ شنيداري ساكن

 

اين گروه از رسانه ها به اين علت كه تصاوير آن ها فاقد عنصر حركت مي باشد به نام ساكن خوانده شده اند. همراهي توضيحات كلامي اين رسانه ها، آن ها را به وسايل مناسب براي موقعيت هاي يادگيري انفرادي و خودآموزي تبديل مي كند. از اعضاي اين گروه از جمله مي توان به رسانه هاي زير اشاره كرد. كتاب و نوار يا cd شنيداري، مجموعه عكس و نوار، مجموعة اسلايد يا فيلم استريپ ناطق.[13]
رسانه هاي ديداري ـ شنيداري متحرّك
در اين نوع رسانه ها بر خلاف گروه اول، توانايي القاي توهم حركت وجود دارد، حركت در كنار صدا، به عنوان يكي از پديده هاي مهم هستي با حضور خود در اين رسانه ها بر گيرايي و جذابيت آن ها مي افزايد و با نزديك تر كردنشان به تجربه هاي دست اول، آن ها را از نظر آموزشي نيز قدرتمند تر مي سازد.[14]

 

نتيجه :

 

در دنياي مدرن امروز، كشورهاي پيشرفته و قدرت هاي جهاني براي پيشبرد اهداف خود و تحميل عقايد و نظريات خويش بر ديگر ملت ها و كشورها، از تمام ظرفيت هاي نظامي، سياسي، اقتصادي، فرهنگي و تبليغي در اشكال مختلف بهره جسته و در اين راه سرمايه اي هنگفت و سرسام آور را خرج مي نمايند.
با توجه به اين نكته كه دوران استعمار قديم ـ كه با لشكركشي و كشورگشايي به مستعمرات همراه بود ـ به پايان رسيده، از اين رو استعمارگران با بهره گيري از قدرت رسانه اي به فكر تاراج ثروت هاي مادي و معنوي ملت ها در قالب استعمار نو افتاده اند و با استخدام و به كارگيري پيشرفته ترين تجهيزات ماهواره اي و رسانه اي، حداكثر استفاده از اين رسانه ها را مي نمايد.
حال با توجه به اين مطالب، شيعه اگر بخواهد در دنياي كنوني كه بحث جهاني شدن از مطرح ترين بحث ها شمرده مي شود حرفي براي گفتن داشته باشد و حكومت جهاني حضرت مهدي4 را مطرح نمايد و جهان را براي پذيرش حكومت جهاني آماده سازد، چاره اي غير از استفاده گسترده از اين رسانه ها كه در تك تك خانه هاي بشر نفوذ كرده ندارد.

 

پی نوشت ها : 

 

1. آصفي، محمد مهدي، الانتظار الموجّه، دراسة في علاقة الانتظار بالحركة، قم، انتشارات مجمع جهاني اهل بيت، 1427ق.
2. المجلّه، چاپ انگليس، نهم مارس، 1984م.
3. امير تيموري، محمد حسن، رسانه هاي ياددهي ـ يادگيري، نشر ساوالان.
4. بابازاده، علي اكبر، شيوه هاي تعليم و تبليغ، انتشارات دانش و ادب، زمستان 1382.
5. زياد ابوغنيمه، يهود در فرهگ تبليغات و رسانه هاي غرب، ترجمه ابو الفتاح احمدي، تهران، مؤسسه فرهنگي ـ پژوهشي ضياء انديشه.
6. صفايي حائري، علي، تو مي آيي، قم، انتشارات ليلة القدر، 1383ش.
7. طبرسي، تفسير مجمع البيان، ج5، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، چاپ اول، پاييز1380
8. طباطبائي، محمد حسين، الميزان، ج9، انتشارات جامعه مدرسين حوزه علميه قم، ترجمه سيد محمد باقر موسوي.
9. عظيمي فر، عليرضا، جهان آينده در انديشه اسلامي، نشر مهر امير المؤمنين7، چاپ اول، 1387.
10. فرج نژاد، محمد حسين، اسطوره هاي صهيونيستي سينما، نشر هلال، چاپ اول، بهار 1388.
11. مارتين واكر، قدرت هاي جهان مطبوعات، ترجمه م. قائد، چاپ اول 1373، چاپ پايا.
12. مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، ج51، ص87، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1411ق.
13. همان، ج53.
14. همان، ج50.
15. مجله مشرق موعود، شماره11، ص47.
16. مكارم، ناصر، تفسير نمونه، ج7، انتشارات دارالكتب الاسلاميه، چاپ 13، 1370ش.
مجلات:
[1] . مجله مشرق موعود، شماره11، ص47.
[2] . همان، ص191.
[3] . همان، ص47 و 48.
[4] . بابازاده. علي اكبر، شيوه هاي تعليم و تبليغ، ص15، انتشارات دانش و ادب، زمستان1382.
[5] . مارتين واكر. قدرت هاي جهان مطبوعات، ترجمة م قائد، چاپ اول 1373، چاپ پايا.
[6] . المجلّه، چاپ انگليس، نهم مارس، 1984م.
[7] . زياد ابوغنيمه، يهود در فرهنگ، تبليغات در رسانه هاي غرب، ترجمة ابوالفتاح احمدي، تهران، موسسه فرهنگي ـ پژوهشي ضماير انديشه. 1380، ص109.
[8] . فرج نژاد، محمد حسين، اسطوره هاي صهيونيستي سينما، نشر هلال، چاپ اول. بهار 1388، ص63، نقل از سلطة پنهاني، ص125.
[9] . امير تيموري، محمد حسن، رسانه هاي ياددهي ـ يادگيري، نشر ساوالان، ص43.
[10] . همان، ص66.
[11] . همان، ص117.
[12] . همان، ص136.
[13] . همان، ص157.
[14] . همان، ص159.

 

نگارنده : حجت ا... رجبي