logo ارائه مقالات و محتوای مهدوی
پیام مرجع عالیقدر حضرت آیت اللّه العظمی صافی گلپایگانی (دامت برکاته )به مناسبت دهه مباركه مهدویت- شعبان المعظم 1433

با عرض تبريک اعياد سعيده شعبانيه، خصوصاً دهه مبارکه مهدويت به حضور همه منتظران ظهور حضرت بقية الله ارواح العالمين له الفداء، عرايضم را مورْ وار خدمت سليمان مآبان عصر غيبت و انتظار تقديم مي نمايم:
قال اللّه تعالى: ذلِكَ الكِتابُ لَا رَيْبَ فيهِ هُدىً لِلْمُتَّقينَ الَّذِينَ يُؤمِنُونَ بِالْغَيْبِ
عزيزان بزرگوار شنونده و خواننده!
اعتقاد به عالم غيب در به وجود آمدن اديان الهي و ايمان به انبياء، و تحقق هويّت خداباوري، اصل و اساسی است که بدون آن هر انديشه و باوری کفر و الحاد است.
ايمان به جهان غيب و عالم غير محسوسِبه حواس ظاهره، مثل بهشت و جهنم و حور و غلمان و ملائکه، و ايمان به عرش و کرسي، و براي ما ايمان به انبياء گذشته، و ايمان به ائمه طاهرين علیهم السلام - که فعلاً در اين جهان حضور جسماني ندارند- و ایمان به اخبار قرآن و حضرت رسول و ائمه طاهرین علیهم السلام از معقبات و وقایع آینده، و ايمان به حضرت ولي عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف - که اگرچه در همين عالم حضور جسماني دارند و مردم از ايشان غايب نيستند ولی تا يوم ظهور از مردم عموماً مگر برخي خواص غايب مي باشند- همه در تحت جمله شریفه «يُؤمِنُونَ بِالْغَيْبِ» قرار دارند، و ایمان به غیب است.
از جمله روایاتی که برفضيلت ايمان به انبياء گذشته و معجزات آنها، و ايمان به پيغمبر اکرم صلي الله عليه، و ائمه طاهرين تا امام يازدهم علیهم السلام دلالت دارد، روايت ذیل است که از طرق اهل سنت و در تفاسير ايشان از سنن دارمي روايت شده است:
روايت اين است که حرث بن قيس که از تابعين است و به ديدار حضرت رسول خدا صلي الله عليه و آله تشرف نيافته بود، به عبدالله بن مسعود که از اصحاب است گفت: عند الله نحتسب ما سبقتمونا اليه من رؤية رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم؛ما از خداوند محرومیت از اين فضيلتي را که بر ما به آن پيشي گرفتيد، و به ديدار رسول خدا صلي الله عليه و آله مشرف شدید طلب اجر و جبران داریم.
ابن مسعود گفت: عند الله نحتسب ايمانکم بمحمد صلي الله عليه و آله و لم تروه.إنّ امر محمد صلي الله عليه و آله و سلم کان بيّناً لمن رآه، و الذي لا اله الّا هو ما من احد افضل من ايمان بغيب؛ يعني ما هم از خدا طلب اجر و جبران مي کنيم از جهت محروميت از فیض ايمان به غيب،یعنی ایمان به پيغمبر صلي الله عليه و آله که شما بر آن هستيد و آن حضرت را ندیده اید. سوگند به خدایي که غير از او خدایي نيست احدي فاضل تر از آنکه ايمان به غيب دارد نيست.
بر حسب اين روايت،در حال حاضر ايمان به انبياء گذشته و حضرت خاتم الانبياء صلي الله عليه و آله، و اميرالمؤمنين و ائمه عليهم السلام تا حضرت امام حسن عسکري عليه السلام ايمان به غيب است، چنان که ايمان به حضرت ولي عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف نيز ايمان به غيب است، و از ثواب همه اين ايمان ها بهره منديم که در رأس آنها ايمان به خداوند متعال است که اگرچه عالم و ماسوي، همه کائنات و آيات جمال و جلال الهي هستند و به ذکرش هر چه بيني در خروش است و چيزي و ذرّه اي از او غايب نيست، امّا او به ذات و حقيقت صفات از همه حتي انبياء غايب است «لاتدركه الأبصار و هو يدرك الأبصار» و «لا تراه العيون بمشاهدة العيان و لكن تدركه القلوب بحقيقة الايمان» به صفات سلبيه بيشتر معروف است تا به صفات ثبوتيه که «ليس كمثله شيء». بنابراین مصداق اتم و اکمل ایمان به غیب، ایمان به خداوند متعال است.
ايمان به وجود حضرت بقية الله ارواح العالمين له الفداء و عصر غيبت، ويژگي ها و فضائل خاصی دارد، و مؤمن به غیب در اين عصر، هم ايمانش به انبيا و ائمه گذشته ايمان به غيب است، و هم ايمانش به امام حيّ صاحب زمان ايمان به غيب است.
ایمان گذشتگانِ از این امت هم از زمانی که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بشارت به ظهور مهدی از اولاد فاطمه علیها السلام می داد ایمان به غیب است که از غیر شیعه به اجمال و از شیعه به تفصیل است. همه ایمان به غیب است، ایمان به نادیده است، و همه داخل در ایمان به غیب و ایمان به خدا و صدق حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم است.
بايد مؤمنين قدر اين مرتبه را بدانند که مثل ابن مسعود آن صحابي معروف آرزومند آن بوده و محروميت از آن را فقداني مي داند که اجر آن را از خدا مي خواهد، و بر خود ببالند که خدا در بيان اوصاف متقين پيش از همه، اوصاف جليله مؤمنين ایمان به غیب را بيان مي فرمايد.
فرق ايمان به غيب در عصر غيبت با اعصار ديگر اين است که مؤمنين تخليص و تمحيص مي شوند؛ امتحانات شديد برايشان جلو مي آيد که بسياري در اين امتحانات ساقط مي شوند.زن ها، مردها، جوان ها و حکّام و مسئولين حتي علماء همه امتحانات خاص دارند.
از جهت ظهور بدعت ها، از جهت اصرار بر ملاهي و مناهي و ترويج منکرات و ترک امر به معروف، و نفي سنت ها مسائلي پيش مي آيد که فتنه و فساد و اعراض از حقّ ظاهر و بلکه مورد افتخار و اعطاء جوائز مي شود؛ اموري که بعض مظاهر آنها در معرض ديد همگان است، و جز کساني که امتحن الله تعالي قلوبهم بالايمان کسي باقي نمي ماند.
لقمه و مال حلال اگر ناياب نباشد کمياب مي شود. قوانين و سنت هاي اسلامي حتي به اسم اسلام متروک مي گردد، و خلاصه بر طبق اين روايت که از حضرت امير المؤمنين علیه السلام است: «أَيُّهَا النَّاسُ سَيَأْتِي عَلَيْكُمْ زَمَانٌ يُكْفَأُ فِيهِ الْإِسْلَامُ كَمَا يُكْفَأُ الْإِنَاءُ بِمَا فِيهِ»؛ اسلام دگرگون می شود، یعنی واژگون می گردد چنان که ظرف به آنچه در آن است واژگون می شود.
در اين شرائط و وظائف دشوار و مسئوليت های سنگين، افراد شجاع و دلسوز و با ايمان بايد به ياري اسلام بشتابند، و امر به معروف و نهی از منکر نمایند.
برنامه ها و روش های غیر اسلامی را محکوم و به مردم معرفی نمایند، و بر حفظ هویت اسلامی پافشاری کنند و فداکاری نمایند.
قال الله تعالی: «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ» و قال سبحانه «وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُون‏»
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
لطف الله صافی
3 شعبان المعظم 1433