مقدمه:
- از آنجا كه مجموعۀ شرايط ظهور، علت تامۀ ظهورند، اجتماع آنها براي تحقق ظهور ضرورت دارد؛ این برخلاف نشانهها است كه ميتوانند در بستر زمان پراكنده باشند.
- تحقق ظهور بدون زمينهها و شرايط آن غيرممكن است؛ اما تحقق ظهور بدون نشانههاي آن، فاقد هر نوع محذوريت عقلاني است.
- انسانها در تحقق نشانههاي ظهور، مسئوليتي بر عهده ندارند اما وظيفه فراهم كردن بخش قابل توجهي از شرايط ظهور بر عهدۀ انسانها است. این امرموضوعی است که در نوشتار حاضر مورد بحث قرار گرفته است.
جایگاه شرایط در مقایسه با نشانههای ظهور
از آنچه در خصوص مفهوم و تفاوت زمينهها و شرايط ظهور گفته شد به خوبي ميتوان به جايگاه و موقعيت برتر شرايط در مقايسه با نشانههاي ظهور پي برد. چراكه اين شرايط اند كه در ظهور نقش اساسي دارند و جامعه انساني ميتواند با اهتمام به فراهم آوردنشان، هرچه زودتر شاهد ظهور باشد؛ هم چنان كه ميتواند با غفلت از آنها مسبّب به تأخير افتادن آن شود.
درسي كه از اين جايگاه ويژه و ممتاز ميتوان آموخت، اين است كه ميبايست بيش از آنكه دغدغۀ تحقق نشانههاي ظهور را داشته باشيم، به دنبال کسب معرفت شرايط ظهور و چيستي و چگونگي تحقق آن باشيم. بي گمان دغدغۀ آشنايي با زمينههاي ظهور و تلاش در جهت تحقق آنها، قدم گذاردن در مسيري است كه با گام به گامش ميتوان عطر فرحبخش ظهور را بيشتر و بيشتر حس كرد و لحظه به لحظه خود را به آن نزديك تر ديد. گرچه نكتۀ ياد شده نمي تواند نفي كننده اهميت بحث نشانههاي ظهور باشد؛ چرا كه اين نيز كاركردهاي مفيد و متعددي دارد كه در جاي خود خواهد آمد.
بي ترديد موضوعاتي كه ارتباط وثيق و نزديكي با رفتار منتظران دارند و در تربيت نسل مهديياور و مهديزيست، تأثير بيشتري دارند و به فراهم شدن بستر ظهور ميانجامند و از موانع اين راه ميزدايند، در قياس با بحث هاي صرفاً تئوريك ـ همچون مسأله ازدواج امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) و قصه خيالي جزيرۀ خضراء ـ كه گاه دانستنشان جز ارضاء حسّ كنجكاوي ثمر ديگري ندارد، اهميت بيشتري دارند و از اين رو منتظران هوشمند بايد به اين سنخ از معارف مهدوي اهتمام بيشتري بورزند.
شرايط ظهور:
پس از بيان مقدمات گذشته، اكنون زمان آن فرا رسيده است كه اندكي در خصوص شرايط ياد شده گفتگو كنيم. به عنوان مقدمه؛ تذكر اين نكتۀ اساسي ضروري است كه دربارۀ اين مسأله كه آيا ظهور امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) يا پيروزي هاي آن حضرت بر دشمنان و تشكيل حكومت عدل جهاني و... پديده هايي خارق العاده، معجزهسان و خارج از چارچوب سنتهاي طبيعيِ حاكم بر هستي است يا با رخدادهايي كاملاً طبيعي و محكوم نواميس حاكم بر جهان هستي ميباشد، در اين باور دو ديدگاه وجود دارد.
برخي بر اين باورند كه امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) دنياي سرشار از عدالت و فضيلت و آكنده از طراوت و نشاط آخرالزمان را نه از طريق مديريت و برنامه ريزي و تلاش ها و پي گيري هاي مستمر، كه به صورت معجزهآسا و با استفاده از نيروهاي فوق طبيعي بنا خواهد كرد؛ اما دسته ديگري از دانشمندان، از جريان ظهور و رخدادهاي پس از آن تفسيري كاملاً عادي ارائه مي كنند و معتقدند جنبش امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) هم چون حركت عظيم پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و بلكه ساير جنبش هاي عالم، محكوم سنت هايي طبيعي است كه به مشيت الهي در عالم هستي و در طول تاريخ در جريان بوده است و قيام امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) از اين جهت، پديده اي منحصر به فرد نيست.
مستند ديدگاه نخست، احاديثي است كه بر وجود پديدههاي مافوق طبيعي دلالت دارند. فراواني چنين پديدههاي اعجازآميز نشان گر آن است كه جريان ظهور امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) و تشكيل حكومت جهاني پديده اي منحصر به فرد است كه با ارادۀ ويژۀ الهي شكل مي گيرد و عوامل طبيعي و عادي در تحقق آن نقش چنداني ندارند به عنوان نمونه ميتوان به اين احاديث اشاره كرد:
امام باقر(عليه السلام) رخدادهاي آغازين ظهور را اين گونه ترسيم فرموده اند: «... جبرئيل عن يمينه و ميكائيل عن يساره يسير الرعب أمامه شهرا و خلفه شهرا، أمده الله بخمسة آلاف من الملائكة »[1] «جبرئيل در طرف راست او و ميكائيل در طرف چپ او قرار دارد ترس به مسافت يك ماه از پيش رو و پشت سرش در حركت است. خداوند او را به وسيلۀ پنج هزار فرشته ياري مي دهد.»
امام صادق(عليه السلام). نيز فرمودند: «... يؤيده الله بثلاثة أجناد الملائكة و المؤمنين و الرعب ...»؛[2] «...خداوند او را به سه شكل ياري مي كند: فرشتگان، مؤمنين و ترس...».
از پاره اي روايات چنين برداشت مي شود كه در عصر امامان معصوم(عليهم السلام) نيز ديدگاه نخست در ميان مردم طرفداراني داشته است.
يكي از اصحاب امام باقر(عليه السلام) مي گويد: «به آن حضرت عرض كردم، مردم ميگويند چون مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) قيام كند كارها خود به خود درست مي شود و به اندازۀ يك حجامت خون نمي ريزد.» آن حضرت فرمودند: «هرگز چنين نيست. به خدايي كه جانم در دست قدرت اوست، سوگند؛ اگر قرار بود كار براي كسي خود به خود درست شود براي پيامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) درست مي شد؛ هنگامي كه دندانش شكست و صورتش شكافت. هرگز چنين نيست كه كارها خود به خود درست شود. به خداي سوگند، كارها درست نخواهد شد تا اينكه ما و شما عرق و خون بريزيم». آن گاه به پيشاني خود دست كشيدند.»[3]
در فراز نخست اين حديث، گرچه به انديشۀ اعجاز آميز بودن پيروزي هاي امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) تصريح نشده است، اما اين باور كه امور براي آن حضرت، خود به خود و بدون جنگ و خونريزي حل و فصل مي شود، تعبير ديگري از اعتقاد به استفادۀ امام از نيروهاي فوق طبيعي است. اين ديدگاه به روشني نقش ارادۀ جمعي انسان ها را در جريان ظهور امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) نفي مي كند و براي اراده جمعي انسان ها و اقبال و توجه آنها هيچ نقشي قائل نيست. نقد و بررسي اين باور را در آينده پي خواهيم گرفت.
نتیجه:
از بررسیها در این زمینه می توان در یافت که زمینه ها وشرایط ظهور نسبت به علایم و نشانههای آن از اهمیت بیشتری برخوردارند. بر این اساس ضروری است که بیش از آنکه به دنبال علائم باشیم به زمینهها توجه کرده و در تحقق آنها بکوشیم. چراکه؛ اين شرايط اند كه در ظهور نقش اساسي دارند و جامعه انساني ميتواند با اهتمام به فراهم آوردنشان، هرچه زودتر شاهد ظهور باشد؛ هم چنان كه ميتواند با غفلت از آنها مسبّب به تأخير افتادن آن گردد. ولی علائم در وقوع ظهور نقشی ندارند بلکه تنها نشانههایی هستند که به وسیله آنها میتوان به اصل ظهور و یا نزدیک شدن آن پی برد.
پینوشتها:
[1]. تفسير عياشي،ج 2 ، ص 56
[2]. الغيبة (للنعمانی)، ج1 ، ص 243.
[3]. بحارالانوار، ج 52، ص 358.