- سوال 1 : تفكرات حاكم بر فيلمهاي امريکايي (هاليوود) دربارة تسخير جهان و اينکه کسي ميآيد و جهان را به هم ميريزد چگونه تحليل ميشود؟
- سوال 2 : فيلمهايي مانند «روز استقلال»، «نوستراداموس» يا «بازي جهنم خليج فارس» چه ارتباطي با موضوع مهدويت دارد؟
- سوال 3 : ماجراي كنفرانس تلآويو و مصوبات آن چيست؟
- سوال 4 : چه سياستهايي در فيلمسازي هاليوود دنبال ميشود؟
- سوال 5 : با توجه به كتاب نوسترآداموس، آيا ميتوان زمان ظهور حضرت را پيش بيني نموده، به گفته آنها اعتماد كرد؟
- سوال 6 : آيا فعاليت هاي غرب، در روند ظهور تأثيري دارد؟ اصولاً غربيان چه نقشي در جريان ظهور حضرت مهدي(علیه السلام) دارند؟
از اوضاع و حوادث عمومي، ميتوان حدس زد كه بشر، در آينده نزديك، بر سر يك دو راهي بسيار حساس واقع خواهد شد؛ يا چشمبسته تسليم ماديگرايي و قوانين حاكم بر طبيعت شده و يكسره به احكام الهي پشت پا ميزند؛ يا توحيد خالص را انتخاب كند و به قوانين و احكام الهي، براي اصلاح و علاج بحرانهاي جهاني گردن مينهد. حال به تشريح اين دو تفكر و اهداف آن ميپردازيم. 1. حاكميت قدرت و علوم مادي طرفداران اين نظريه، چند دستهاند: گروهي معتقدند شر و فساد و بدبختي لازمه جدانشدني زندگي بشر است؛ لذا هر چه زودتر بايد به زندگي بشريت خاتمه داده شود. گروهي ديگر ميگويند: با پيشرفت حيرتآور علوم و تكنيك و فراهم شدن سلاحهاي مخرب و كشتار جمعي، جامعه بشري به نقطه انفجار نزديك شده است و به زودي با دست خود، به زندگي خود خاتمه خواهد داد.؛ لذا بايد راه چارهاي انديشيد. در اين بيان، عدهاي تنها راه را تشكيل يك حكومت واحد جهاني ميدانند، تمام بشريت تحت يك نظام و سيستم مديريتي واحد قرار گيرد و به اصطلاح، دهكدهاي جهاني با يك رييس به وجود آيد، تا ديگر تضاد منافع بين سران قدرت، باعث جنگهاي تكنولوژيك نابود كننده نشود. در اينباره تلاش قدرتهاي جهاني براي كسب سلطه براي اداره جهان بسيار چشمگير است. پس از فروپاشي ابر قدرت شرق، هم اكنون غرب خود را قدرتي بلامنازع براي رسيدن به رياست جهان ميپندارد و براي كسب اين مقام، از انواع ابزارهاي تبليغاتي استفاده ميكند. آمريكا با كمك سرمايهداران صهيونيزم و با در دست داشتن بزرگترين مركز فيلم سازي جهان (هاليوود)، سالانه حدود هفتصد فيلم توليد ميكند و نزديك به 80 درصد شبكهها و سينماهاي جهان را تغذيه رسانهاي مينمايد. تمام اين فيلمها، در مسير اهداف غرب براي حكومت بر جهان قرار گرفته است و پيوسته اين هدف را دنبال ميكند. 2. حاكميت احكام الهي و مديريت انسانهاي موحد بر جهان اين نظريه كه بر اساس پيشگوييهاي اديان الهي ارائه شده و سير تحول روحي در نوع بشر و گرايش به ارزشهاي انساني و الهي در قرون اخير، آن را به منزله يك نظريه و طرح قابل اجرا كرده است، تنها راه براي نجات بشريت را بازگشت به دين و احكام الهي ميداند و معتقد است اين مهم با تشكيل حكومت جهاني به دست رهبري الهي امكان پذير خواهد بود. اديان الهي، هر كدام بر اساس آموزههاي خود، اين نظريه را ارائه كردهاند. لازمه اين طرح و نظريه ديني براي جهان، مبارزه با هر گونه استثمار، قدرت طلبي و بيعدالتي در جامعه جهاني است؛ لذا صاحبان قدرت جهاني به مقابله رو در رو با اين تفكر الهي و ديني پرداختهاند و به صورتهاي گوناگون به تحريف آن مشغول شدهاند. يكي از راههاي تحريف و تضعيف، ايجاد يأس و نااميدي در مردم جهان از روحيه خداجويي و كارآمدي دين در زندگي است؛ نشان دادن آينده تاريك و ترسناك و القاي اين نكته كه آموزههاي اديان هرگز نميتواند مشكلات امروز و آينده جهان را برطرف كند و تنها نجاتبخش جهان، قدرت و تفكر غرب است. اين هدف با انواع فيلمها و بازيهاي كامپيوتري و ايجاد بحرانها و جنگهاي مصنوعي در جهان به جوامع انساني القا ميشود.
