اگر چه قابل انكار نيست كه راههايى براى ديدن امام زمان، عليه‏السلام، وجود دارد، اما بايد دانست كه ديدار آن بزرگوار، آن هم در دوران غيبت، يك اصل اساسى و ضرورى نيست. در زمان ظهور پيامبر، صلى‏الله‏عليه‏وآله، و حضور امامان بزرگوار، عليهم‏السلام، نيز بسيارى از پيروان صادق و شيعيان راستين بودند كه حتى براى يك بار هم توفيق ديدار نيافتند.آنچه در دوران غيبت، اصل اساسى و وظيفه شيعيان به شمار مى‏رود، انتظار صادقانه و كسب آمادگي هاى لازم براى يارى رساندن به امام زمان، عليه‏السلام، و همراهى با او در احياى ارزش هاى اسلام و قرآن است.كسى كه همواره در حالت انتظار به سر مى‏برند و با اصلاح خويش، نسبت‏به پيروى و اطاعت از مولاى غايب خود اصرار مى‏ورزد، اگرچه بظاهر امام زمان، عليه‏السلام، را نبيند، ولى همواره خود را در محضر او، و وجود گرامى او را در كنار خويش احساس مى‏كند.در روايت آمده است كه: «هركس در انتظار قائم، عليه‏السلام، به سر برد، همچون كسى است كه در خيمه امام زمان، عليه‏السلام، و در خدمت او باشد»به عبارت ديگر مى‏توان گفت: اگر مقصود ما از ديدار امام زمان، عليه‏السلام، فقط ديدن چهره او باشد، بدون اين كه از معنويات حضور شريفش بهره‏اى برگيريم و با مدد تعاليم او به مقام قرب و اطاعت‏خدا نزديكتر شويم، اين خود يك خسارت بزرگ است.و اگر مقصود ما آشناتر شدن دلمان با نور محبت و ولايت او و کسب معرفت  براى اطاعت و فرمان پذيرى از خدباشد ، اين  امر مستلزم  ديدار آن حضرت نیست .بايد دانست كه ديدار آن بزرگوار، در دوران غيبت، يك اصل اساسى و ضرورى نيستكسى كه با نقش امام زمان، عليه‏اسلام، در شريعت آشناست  و دستورات آن بزرگوار را مى‏شناسد و به آنها عمل مى‏كند، بدون ترديد مورد عنايت آن مولاى موعود است و چه بسا در فرصتى پيش‏بينى نشده توفيق ديدن و شناختن او را نيز پيدا كند.اما كسى كه بدون توجه به حقوق امام زمان، عليه‏السلام، و بدون رعايت تكليف خود نسبت‏به او، همواره فقط در جستجوى ديدن امام زمان، عليه‏السلام، است، اگرچه آن حضرت را ببيند، از اين جستجو و ديدار بهره‏اى بايسته نخواهد برد.البته همواره شيفتگانى سوخته‏دل و عاشقى پاكباخته بودند و هستند كه پس از طى مراحل عالى معرفت و اطاعت از مولا، و به دنبال مبارزه‏هاى طولانى با نفس و پشت پا زدن به جلوه‏هاى رنگارنگ و دلفريب دنيا، دم از اشتياق جانكاه و شوق هستى سوز خود نسبت‏به ديدار آن حجت الهى زده و مى‏زنند.در آن مرحله، خود اين عشق و اشتياق راهگشا ست، و آن محبوب حقيقى، خود راه ديدار را نشان مى‏دهد، و به وعده‏گاه وصال دعوت مى‏فرمايد. زيرا مسلم است كه محبت و شوق آن بزرگوار نسبت‏به آنان، شديدتر و فراوان تر از محبت و شوق منتظران  نسبت ‏به آن حضرت است.به جهت اشاره به این مطلب  در کلامی از   حضرت مهدی(علیه السلام) است :« لَوْ أَنَّ أَشْياعَنا وَفَّقَهُمُ اللّهُ لِطاعَتِهِ عَلَى اجْتِماع مِنَ الْقُلُوبِ فِى الْوَفاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَما تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الُْيمْنُ بِلِقائِنا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعادَةُ بِمُشاهَدَتِنا: اگر شيعيان ما ـ كه خداوند آنها را به طاعت و بندگى خويش موفّق بدارد ـ در وفاى به عهد و پيمان الهى خویش  نسبت به امام زمان  اتّحاد واتّفاق مى‌داشتند و عهد و پيمان را محترم مى‌شمردند، سعادت ديدار ما برای ایشان  به تأخير نمى‌افتاد و زودتر به سعادت ديدار ما نائل مى‌شدند.»